اسم الکتاب : سفير حق و صفير وحي المؤلف : منتظري، حسينعلي الجزء : 1 صفحة : 70
نمي انديشد. يا آيه را بايد نوع ديگري از تفننات كلامي و بازي هاي
زباني دانست كه در واقع خطاب به پيامبر نيست ولي جامه خطاب
مستقيم پوشيده است . و مضمومنش همان است كه در جاي ديگر
خطاب به مردم ميگويد: (ان كنتم في ريب مما نزلنا علي
عبدنا...) .
بلي يك مراد را به ده صورت ميتوان ادا كرد، و اي بسا كس را كه
صورت راه زد."
پاسخ :
اينكه گوينده اي كه مخاطب خود را حاضر نمي بيند در كلام ذهني
و نجواي دروني و يا در نوشتاري با خود خطاب كند كه : "بگو به
ديگري يا ديگران كه چنين است و چنان است" امري مقبول و متعارف
به نظر ميرسد; ولي در كلام لفظي صوتي كه گوينده، مخاطب سخن
خود را حاضر ميبيند و با او مستقيم در گفتگو است چنين خطابي
مقبول ومأنوس و متعارف نيست و موجب بشاعت در گفتار است . مثلا
ممكن است كسي در پيش خود بگويد يا در نوشته اش خطاب به خود
يادداشت كند كه درباره فلان موضوع با زيد چنين بگو، ولي وقتي با
زيد روبرو شد و خواست سخن خود را به او ابلاغ كند ديگر در مقام
ابلاغ و در مقابل زيد به خود نمي گويد كه به زيد چنين بگو!
اسم الکتاب : سفير حق و صفير وحي المؤلف : منتظري، حسينعلي الجزء : 1 صفحة : 70