مسائل كفالت

"كفالت" آن است كه انسان ضامن شود كه هرگاه طلبكار بدهكار را بخواهد او را تحويل دهد، همچنين است اگر كسي بر ديگري حقي داشته باشد يا ادعاي حقي كند كه دعواي او قابل قبول باشد و انسان ضامن شود كه هر وقت صاحب حق يا مدعي طرف را بخواهد او را تحويل دهد. اين عمل را "كفالت" و به كسي كه اين گونه ضامن مي‌شود "كفيل"مي گويند.

مساله 2381- كفالت در صورتي صحيح است كه كفيل به هر لفظي - گرچه غير عربي - كفالت خود را به طلبكاربفهماند و او نيز قبول نمايد.

مساله 2382- كفيل بايد بالغ و عاقل باشد و كسي او را در كفالت مجبور نكرده باشد و سفيه هم نباشد، و نيز بتواندشخصي را كه كفيل او شده حاضر نمايد. ولي بدهكارلازم نيست عاقل، بالغ و غيرسفيه باشد، و كفالت براي غيرعاقل و نابالغ و سفيه با اجازه ولي آنها صحيح است .

مساله 2383- جايز است كفالت بدون مدت يا همراه با مدت باشد، بنابراين اگر مدت تعيين كند و مثلا بگويد: "متعهدمي شوم يك سال ديگر او را تحويل دهم" اشكال ندارد.

مساله 2384- يكي از هفت چيز كفالت را به هم مي‌زند:

1 - كفيل شخص بدهكار را تحويل طلبكار دهد.

2 - حق طلبكار ادا شود، هرچند كفايت اين مورد خالي از اشكال نيست .

3 - طرف از حق خود گذشت نمايد.

4 و 5 - بدهكار (يا كسي كه عليه او اقامه دعوي شده) و يا كفيل از دنيا برود.

6 - صاحب حق كفيل را از كفالت آزاد كند.

7 - صاحب حق به وسيله حواله يا به شكل ديگر حق خود را به ديگري واگذار نمايد.