سوي وي بهره مند شوند همانها غرامتكش جنايت ناخودآگاه او مي‌باشند; "من له الغنم فعليه الغرم" و اين نوعي حمايت متقابل و تقابل داد و ستد و به مصطلح روز بيمه معقول و مقبول است، علاوه بر اينكه به نحوي تعاون در نيكي و نوعي صله رحم و معاضدت خويشان است كه عقلا نيك و نقلا مورد تأكيد واقع شده است : (تعاونوا علي البر) .[1] مضاف بر اينكه با پيش كشيدن پاي عاقله در پرداخت ديه جنايات خطايي بالطبع مراقبت و مواظبت آنها نسبت به يكديگر را درپي دارد، و درنتيجه از اين قبيل جنايات به اندازه اي پيشگيري مي‌گردد، و اين ويژگي را بيمه هاي كنوني ندارد. همچنين اگر ديه در تمام موارد خطا برعهده حكومت باشد طبعا انگيزه افراد بر مراقبت و تحفظ از خطا ضعيف مي‌شود، و قهرا قتلهاي زيادي اتفاق مي‌افتد.

[فلسفه ماههاي حرام و شبهه تغليظ ديه در آنها]

ه - همان گونه كه ارباب سير و تواريخ گفته اند در زمان جاهليت پيش از اسلام اعراب همواره در جنگ و ستيز قبيله اي بودند و چه بسا بر سر يك مسأله جزئي خونريزي هايي مي‌شد، يا براي تأمين معاش خود به قتل و غارت دست زده و امنيت مناطق عربي را بدين گونه مختل مي‌نمودند، تا اينكه در پي خونريزي مكرر و ناامني دائمي راههاي تجاري و زيارت خانه خدا و مشكلات ديگر و به ستوه آمدن

---