اسم الکتاب : مباني فقهي حكومت اسلامي المؤلف : منتظري، حسينعلي الجزء : 1 صفحة : 306
حكومت نيز حق رعايا را مراعات نمايد، حق در ميانشان قوي و نيرومند خواهد
شد و جاده هاي دين صاف و بي دست انداز ميگردد، و نشانه و علامتهاي عدالت
اعتدال ميپذيرد و راه و سنن و قوانين درست در مجراي صحيح خويش به كار
ميافتد; بدين ترتيب است كه زمان صالح ميشود، و به بقاي دولت اميدوار بايد
بود، و دشمنان مأيوس خواهند شد; اما آنگاه كه رعيت بر والي خويش چيره گردد و
يا رئيس حكومت بر رعايا اجحاف نمايد، قدرتها پراكنده و نظام بر هم ميخورد،
نشانه هاي ستم و جور آشكار ميگردد، دستبرد در برنامه هاي ديني زياد ميشود و
جاده هاي وسيع سنن و آداب مذهبي متروك خواهد ماند، و بر طبق ميل و هوي
عمل ميشود و احكام خداوند تعطيل ميگردد و بيماريهاي اخلاقي و روحي بسيار
خواهد شد; ديگر مردم از حقوق بزرگي كه تعطيل ميشود و باطلهاي عظيمي كه
رواج مييابد وحشتي نمي كنند، در چنين وضعي نيكان خوار و ذليل گردند و اشرار
و بدان عزيز و قدرتمند شوند و مجازاتهاي الهي بر بندگان، بزرگ مينمايد." [1]6 - در سنن ابي داود از ابي سعيد خدري از پيامبراكرم 6 روايت شده كه فرمود:
"هنگامي كه سه نفر همراه براي مسافرت از منزل و ديار خود خارج ميشوند، بايد
يكي را از بين خود به عنوان فرمانده و امير قرار دهند." [2]
نظير همين روايت به نقل از ابوهريره از پيامبراكرم 6 روايت شده است .
7 - و نيز در مسند احمد از عبدالله بن عمر از پيامبراكرم 6 روايت شده كه فرمود:
"شايسته نيست براي سه نفر كه در سرزمين فلاتي زندگي ميكنند، مگر اينكه
يك نفر از خودشان را به عنوان امير انتخاب نمايند.[3]"
از اين دو روايت استفاده ميشود كه امور جامعه نظام و انتظام نمي يابد مگر به
واسطه امير و فرمانده اي كه از آنان حراست و حفاظت كند. و هنگامي كه قوام و
نظام سه نفر به فرمانده باشد، چگونه نظام و انتظام جامعه اسلامي بدون امام و
[1] و اعظم ما افترض الله سبحانه من تلك الحقوق حق الوالي علي الرعية و حق الرعية علي الوالي، فريضة فرضها الله سبحانه لكل علي كل فجعلها نظاما لالفتهم و عزا لدينهم فليست تصلح الرعية الابصلاح الولاة و لايصلح الولاة الاباستقامة الرعية، فاذا ادت الرعية الي الوالي حقه وادي الوالي اليها حقها عز الحق بينهم و قامت مناهج الدين و اعتدلت معالم العدل و جرت علي اذلالها السنن، فصلح بذلك الزمان و طمع في بقاالدولة و يئست مطامع الاعداء، و اذا غلبت الرعية واليها او اجحف الوالي برعيته اختلفت هنالك الكلمة و ظهرت معالم الجور و كثر الادغال في الدين و تركت محاج السنن فعمل بالهوي و عطلت الاحكام و كثرت علل النفوس فلا يستوحش لعظيم حق عطل و لالعظيم باطل فعل، فهنالك تذل الابرار و تعز الاشرار و تعظم تبعات الله عند العباد. (نهج البلاغه، فيض / 683، خطبه 207، لح 333/، خطبه 216)
[2] اذا خرج ثلاثة في سفر فليؤمروا احدهم . (سنن ابي داود 34/2، كتاب جهاد)
[3] لايحل لثلاثة نفر يكونون بارض فلاة الاامروا عليهم احدهم . (مسند احمد حنبل، 177/2)
اسم الکتاب : مباني فقهي حكومت اسلامي المؤلف : منتظري، حسينعلي الجزء : 1 صفحة : 306