responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : مباني فقهي حكومت اسلامي المؤلف : منتظري، حسينعلي    الجزء : 1  صفحة : 186

"... نصب امام واجب است و وجوب آن در شريعت اسلام بر اساس اجماع صحابه و تابعين به دست مي‌آيد; زيرا اصحاب پيامبرخدا6 پس از وفات آن حضرت بلافاصله به بيعت ابوبكر سبقت گرفته و او را براي رهبري امت اسلامي برگزيدند، و همچنين پس از وي در هر عصر و زمان مردم خليفه اي براي خويش مشخص نموده اند و مردم در هيچ عصر و زمان به حال خويش وا گذاشته نشده اند، و همه اينها اجماعي را ثابت و مستقر نموده كه دلالت بر وجوب نصب امام دارد."[1]

8 - سخن ابن ابي الحديد ابن ابي الحديد معتزلي در شرح خطبه 40 نهج البلاغه مي‌نويسد:

"علماي علم كلام همه مي‌گويند: امامت واجب است مگر آنچه از (ابي بكر اصم) - از قدماي اصحاب ما - نقل شده كه مي‌گويد: در صورتي كه مردم به انصاف رفتار نموده و به يكديگر ستم روا ندارند امامت و رهبري لازم نيست ... و اما راه اثبات وجوب امامت چيست ؟ بزرگان ما از علماي بصره مي‌گويند: راه اثبات آن فقط از طريق شرع است و بر اثبات وجوب آن از راه عقل دليلي نيست، و اما علماي ما از اهل بغداد و(ابوعثمان جاحظ) از علماي بصره و نيز شيخ ما (ابوالحسن) معتقدند كه عقل نيز بر وجوب رياست و امامت گواهي دارد; و نظر(شيعه) اماميه نيز همين است ."[2]

9 - سخن پيشوايان مذاهب اربعه در كتاب الفقه علي الذاهب الاربعة آمده است :

"پيشوايان مذاهب چهارگانه (حنفي، مالكي، شافعي، حنبلي) بر اين مسأله اتفاق دارند كه امامت و حكومت براي مسلمانان واجب است و آنان ناچارند براي اقامه شعائر اسلامي و گرفتن حق مظلومين از ستمگران، امام و رهبري داشته باشند; و نيز اتفاق دارند كه جايز نيست در يك زمان بر همه مسلمانان در تمام نقاط دنيا دو امام حكومت داشته باشند، چه همراه و هماهنگ با هم باشند و يا مخالف يكديگر."[3]

و سخنان ديگري در اين زمينه كه از مجموع آنها استفاده مي‌شود ضرورت امامت براي جامعه اسلامي يك مسأله اجماعي است، و به هنگام بررسي گسترده تر به آنها نيز مي‌توان مراجعه نمود.[4]

[1] مقدمه ابن خلدون، /7 134، چاپ ديگر/ 191، فصل 26 از بخش سوم كتاب اول .
[2] شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد، /2 308.
[3] الفقه علي المذاهب الاربعة،/5 416.
[4] در تأييد و تكميل نظريه هاي فوق نظر فقهاي ذيل قابل توجه است . البته قابل ذكر است كه استاد بزرگوار فقط درصدد بيان سخنان علما و بزرگاني بوده اند كه در مسأله امامت ادعاي اجماع نموده اند نه مجموع كلمات فقها; در اين زمينه مرحوم حاج آقا رضا همداني -طاب ثراه - مي‌فرمايند: از تتبع در كلمات اصحاب ظاهر مي‌شود كه ولايت فقيه در هر بابي از ابواب فقه از امور مسلمه است . (مصباح الفقيه، ص 161). مرحوم نائيني (ره) مي‌فرمايند: "ثبوت ولايت فقها و نواب عام در عصر غيبت در اقامه وظايف مذكوره (حفظ نظام اسلامي و تدبير امور مسلمين) از قطعيات مذهب است ." (تنبية الامة و تنزيه الملة، ص 46). مرحوم صاحب جواهر(ره) مي‌فرمايد: "كسي كه در ولايت فقيه وسوسه كند، طعم فقه را نچشيده و رمز كلمات ائمه معصومين (ع) را نفهميده است ."(جواهر الكلام، ج 21، ص 397). ونيز هم ايشان در جاي ديگر مي‌فرمايد: "اگر ولايت عامه فقيه نباشد، بيشتر امور مربوطه معطل مي‌ماند."(همان مأخذ). حضرت امام خميني - مدظله العالي - مي‌فرمايند: "ولايتي كه براي پيامبراكرم 6 و ائمه معصومين (ع) مي‌باشد براي فقيه هم ثابت است و در اين مطلب هيچ شكي نيست ."(حكومت اسلامي، ص 149). و در جاي ديگر مي‌فرمايند: "بعضي مردم چون دنيا چشمشان را پر كرده خيال مي‌كنند كه رياست و حكومت براي ائمه معصومين (ع) شأن و مقامي است كه اگر براي ديگري ثابت شود دنيا به هم مي‌خورد." (حكومت اسلامي، ص 60). مقرر
اسم الکتاب : مباني فقهي حكومت اسلامي المؤلف : منتظري، حسينعلي    الجزء : 1  صفحة : 186
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست