اسم الکتاب : اسلام دين فطرت المؤلف : منتظري، حسينعلي الجزء : 1 صفحة : 125
وجود خداوند حقيقتي از دانايي و توانايي است . آثاري كه انسان را به وجود خدا
رهنمون ميسازد، به قدرت و توانايي او نيز رهنمون ميشود. خدا خالق عالم است
و خالق بدون قدرت نمي تواند آفرينش گري كند. ممكن نيست كه خدا خالق باشد
اما قدرت نداشته باشد; از طرف ديگر اگر خداوند واجد قدرت نباشد، كمال ندارد
و ناقص است .
در مخلوقات خدا شگفتي هايي وجود دارد كه نشان ميدهد خالق آنها داراي
قدرت و تواني بسيار و برتر از قدرت معمولي است . خداوند داراي آنچنان توانايي
است كه هر چه را كه بخواهد ميآفريند (ان الله علي كل شئ قدير).[1]
قدرت خداوند در عين مطلق و بي نهايت بودن، چنان نيست كه به هر چيزي
تعلق بگيرد و آنها ايجاد شوند. اين كه خداوند داراي قدرت مطلق است و هر كاري
از او برمي آيد، اقتضاي ذات خداوند است . اما اين كه قدرت خدا به هرچيزي در
عالم تعلق ميگيرد يا نه، جاي بحث است .
مفاهيمي كه ما ميشناسيم از حيث تعلق قدرت بر چند نوع هستند: چيزهايي
وجود دارد كه به راحتي انجام شدني اند و انجام آنها بستگي به تناسب صاحب
قدرت و آن شئ دارد; مثلا يك شخص معمولي در شرايط طبيعي ميتواند يك
وزن معمولي را بردارد; اما برخي اشيا هستند كه فراتر از قدرت افراد معمولي است ;
مثلا يك وزنه چند تني را انسانها با قدرت بدني معمولي نمي توانند بلند كنند. چنين
اموري اگر چه به صورت معمول و متداول انجام شدني نيستند، ولي چنين هم
نيست كه اصلا نتوان آنها را حركت داد و يا بلند كرد; چرا كه با ابزار و آلات لازم
ميتوان آنها را حمل كرد و جابجا نمود.
چيزهاي ديگري قابل تصور است كه واقع شدني نيستند; به اين معنا كه ذاتشان
قابليت تحقق ندارد. مثل اين كه كسي بخواهد از آب تنها، ساختمان چندين طبقه اي