اسم الکتاب : اسلام دين فطرت المؤلف : منتظري، حسينعلي الجزء : 1 صفحة : 123
2 - هر حسي از حواس انسان تنها در حيطه خود درك دارد. بيش از قلمروشان
انتظار داشتن از آنها امر بيهوده و عبثي است . حواس تنها ميتوانند امور مادي را
درك كنند و خدا مادي نيست .
3 - حواس انسان براي انجام كار خود ابزاري بيش نيستند. آن بخش كه عمل
تجزيه و تحليل داده هاي حواس را به عهده دارد، روح و يا به تعبيري نفس انسان
است . تصويرهاي گرفته شده با چشم در ذهن منعكس ميشوند و رؤيت پس از اين
حاصل ميگردد و عمل ادراك تحقق پيدا ميكند. حواس در واقع مقدمه فعاليت
ذهن هستند.
4 - موجودات زيادي در عالم وجود دارند كه انسانها آنها را نمي بينند، در عين
حال يقين به وجود آنها دارند. هوا، نيروي جاذبه، ميدان مغناطيسي، نيروي ربايش
آهن ربا، جريان الكتريسيته، عواطف، دوستي، دشمني، كينه، حسد، عقل و...
وجود دارند، اما با حواس قابل لمس و ديدن و چشيدن و... نيستند. اينها و جز اينها
از طريق آثار و نتايج و لوازمشان به دست ميآيند. وقتي در عالم طبيعت كه در آن
زندگي ميكنيم وجود چيزهايي را فقط از طريق آثار به دست ميآوريم و امكان
مشاهده و درك آنها با حواس ممكن نيست، در عالم غيرطبيعي به طريق اولي بايد
بپذيريم كه حس ناشدني هايي وجود دارند كه تنها ميتوان از آثار آنها به وجودشان
پي برد. خدا و ساير موجودات مجرد عالم مجردات چنين اند.
5 - انسان علاوه بر حواس ظاهري از حواسي ديگر نيز برخوردار است .
همان گونه كه با چشم ظاهر محسوسات را درمي يابيم، با حواس باطن ميتوانيم
امور غيرمحسوس را كشف كنيم و به وجود آنها پي ببريم . مثلا از طريق قلب و
پالايش آن از زنگارهاي گناه ميتوانيم به حقايقي دسترسي پيدا كنيم .
يعقوب بن اسحاق ميگويد: نامه اي به خدمت امام حسن عسكري (ع) نوشتم و
از ايشان پرسيدم : چگونه بنده اي پروردگارش را عبادت كند در حالي كه او را
نمي بيند؟ امام در جواب نوشت : "اي ابايوسف ! سيد و مولايم و نعمت دهنده بر
اسم الکتاب : اسلام دين فطرت المؤلف : منتظري، حسينعلي الجزء : 1 صفحة : 123