ادعايش صادق است .

لذا يكي از طرقي كه مي‌توانيم صحت ادعاي پيامبر اسلام را به دست آوريم، با فرض عدم اطلاع از معجزات ديگر، مطالعه در تمام خصوصيات مربوط به اين آيين و مدعي آيين است .

به طور كلي يكي از راههاي تحقيق در مسائل تاريخي گذشته در همه جاي دنيا همين است، مثلا اگر بخواهند در مورد شكست مسلمانها در آندلس (اسپانيا) مطالعه كنند، تمام مسائل و خصوصيات آن زمان را بررسي مي‌كنند، كه مثلا مردم اروپا در آن زمان چه روحيات و اخلاقي داشتند، پاپ در چه وضعي بوده است، حكومتها چگونه بوده اند و... از اينجاست كه بايد به كساني كه ماترياليست هستند و براي تجزيه و تحليل يك مسأله فقط جهات اقتصادي و مادي را بررسي مي‌كنند، اعتراض كرد كه شما يك بعدي مطالعه مي‌كنيد، سازنده تاريخ بشر عمده اش افكار و فرهنگ و معنويات است، اقتصاد يكي از شئون بشر است، البته اين طور هم نيست كه اقتصاد به كلي بي اثر باشد، واقع بين كسي است كه تمام خصوصيات مادي و معنوي و فرهنگي را در نظر مي‌گيرد، محيط جغرافيايي را هم ملاحظه كرده و روي مسأله نظر مي‌دهد.

پس براي اثبات نبوت خاصه يك راه خبر دادن پيامبران سلف است، راه دوم مطالعه در خصوصيات و سوابق و افكار مدعي نبوت، و راه سوم مسأله اعجاز است كه در اين مورد در درس آينده توضيح خواهيم داد.