"واتر" آيا به معني پشت سر هم بودن است يا به معني يك در ميان بودن ؟ بعضي مي‌گويند به معناي چيزي است كه يك در ميان باشد، و لازم نيست پشت سر هم باشد; وقتي كه يك پيامبري مي‌آمد تا مدتي كه كتاب او بين مردم بود احتياج به اين كه پيامبر ديگري بيايد نبود، ولي وقتي كه آن كتاب و شريعت بكلي فراموش مي‌شد و حجتي در بين مردم نبود، باز از نو پيامبر جديدي مي‌آمد و قهرا فترتهايي در وسط بوده است . حال براي چه منظوري خدا پيامبران را فرستاد؟

پيامبران و ميثاق فطرت

"ليستأدوهم ميثاق فطرته"

(براي اين كه پيامبران از مردم پيماني را كه در فطرت آنهاست مطالبه كنند.)

"استئداء" از باب استفعال به معناي طلب ادا كردن است ; يعني پيامبران از مردم آنچه را كه فطرت آنها درك مي‌كند مي‌خواهند كه انجام دهند.

در حقيقت خداوند متعال ساختمان وجودي انسان را جوري قرار داده كه اگر فطرتش منحرف نمي شد راه حق را مي‌يافت و بي چون و چرا اطاعت خدا را مي‌كرد. مي‌توانيم اين عبارت نهج البلاغه را مؤيد نظريه مرحوم سيد مرتضي بگيريم كه مي‌گويد: آن پيمان در فطرت انسانها سرشته شده، نه اين كه در عالم ديگري به نام "عالم ذر" بوده است .

"و يذكروهم منسي نعمته"

(و به ياد بندگان آورند نعمت فراموش شده خدا را.)

در حقيقت به حسب فطرت مي‌يابيم كه خودمان هيچ هستيم و غير ما، ما را موجود كرده است و تربيت مي‌كند; و او وجود قادر و حكيمي است كه ما را خلق كرده و ادامه وجود ما هم به او وابسته است . اين نعمت هم شامل اصل خلقت و هم نعمت رزق و تربيت مخلوقات مي‌باشد.