خيالات غلط و باطل در مغزش پديد مي‌آيد كه خود اينها سبب باز ماندن از درس خواندن و موجب ناراحتي فكر مي‌شود، بنابراين بايستي به واسطه ازدواج يك كاري كرد كه فكر او راحت شود، كه بسياري از معصيت ها از او صادر نشود و چشم و مغز و دلش پاك شود.

پس نصف دين خودش را به همين وسيله به دست آورده، و آن نصف ديگرش را هم در اثر تقوي بايد براي خودش تهيه كند; مسأله ازدواج در جامعه و بخصوص جامعه امروز كه زنها در انظار ظاهر مي‌شوند و چشم جوانها به آنها مي‌افتد و در مدرسه ها و دانشگاهها ممكن است با هم برخورد داشته باشند، يك امر ضروري است ; و از نامه هاي زيادي كه به ما مي‌نويسند، مي‌بينيم كه اين مسأله براي جوانها حياتي است و خيلي ها هم راهش را نمي دانند كه چگونه است، شنيده مي‌شود در بعضي از جاها مؤسساتي هست كه پسرها و دخترها را با هم آشنا مي‌كنند، خوب است چنين تشكيلاتي در همه شهرها به نحو عاقلانه تأسيس شود تا سليقه هاي مختلف تأمين گردد، مثلا هر دختري به يك جور شوهري علاقه دارد، يكي مي‌خواهد شوهرش بازاري باشد، يكي مي‌خواهد شوهرش اداري باشد و...، همچنين پسرها كه به همين نحو سليقه ها و خواسته هايشان مختلف است، اگر در هر شهري و در هر جايي مؤسساتي باشد كه تا اندازه اي براي راهنمايي و براي آشنا كردن پسرها و دخترها مفيد باشد، اين به نظر من يك امر ضروري و حياتي است كه بسياري از نيازها بدين وسيله برطرف مي‌شود; و در شرايط ازدواج هم سعي كنيد سخت گيري نشود، بلكه آسان بگيريد، اگر انسان اطمينان به پسر دارد راجع به مهر نبايد سخت گيري كند.

ازدواج از مقوله معامله نيست

ازدواج خريد و فروش نيست، مهريه يك احترام و يك پيش كشي است كه به زن