اسم الکتاب : درسهايي از نهج البلاغه المؤلف : منتظري، حسينعلي الجزء : 1 صفحة : 354
ميخواهم در عوض آن خدمت، خدمت بزرگي به تو بكنم، سه چيز را تذكر ميدهم
اينها را هميشه در نظر داشته باش : "اياك و الكبر، و اياك و الحرص، و اياك و الحسد"
از كبر و حرص و حسد اجتناب كن، سپس گفت :
اول : "الكبر هو الذي حملني علي ترك السجود لادم" كبر و خودبيني مرا
وادار كرد كه زير بار سجده به آدم نرفتم و او را سجده نكردم، در نتيجه مطرود
رحمت حق شدم .
در اينجا يك نكته را تذكر دهم : اگر من و شما وارد مجلسي شديم و نرفتيم بالاي
آن مجلس بنشينيم و همان پايين نشستيم اما توي دلمان باشد كه مقام ما آن بالاست
ولي براي اين كه تواضع كرده باشيم اينجا نشستيم، ما هم متكبر هستيم، متكبر يعني
آن كه خودش را بزرگ ميبيند. مگر ما كي هستيم و چي داريم كه خودمان را بزرگ
ببينيم ؟ اگر هم كمالي داريم از خداوند است . از كجا كه خداي نكرده ما "بلعم باعور"
نشويم كه يك عمر تحصيل علم داشت و عبادت هم كرد و زهد هم داشت سرانجام
"بلعم باعور" از آب در آمد. چه بسا كساني كه ما آنها را پايين ميدانيم و آنان با خدا
راز و نيازي داشته باشند، اخلاص و صفا و نورانيتي داشته باشند كه ما نداشته
باشيم، اگر هم درس خوانده ايم و چيزي ميدانيم اينها كمال نيست يك مشت لفظ
است ; اگر ما را به خدا نزديك كند و خودپسندي را از ما بگيرد و فاني ذات حق
شويم آن وقت كمال است .
دوم : شيطان گفت "اياك و الحرص" از حرص بپرهيز و مواظب باش حريص
نشوي، چرا؟ براي اين كه خدا در بهشت همه ميوه ها را در اختيار آدم گذاشت و فقط
به او گفت كه تو از اين درخت اجتناب كن . اما حرصي كه در او بود باعث شد كه از
آن درخت بخورد و مطرود خدا شود. البته بعد توبه كرد و توبه اش قبول شد، ولي
رفتنش به بهشت به قيامت موكول شد.
واقعا مسأله حرص مال و مقام مسأله مهمي است، چه بسا افرادي كه از
اسم الکتاب : درسهايي از نهج البلاغه المؤلف : منتظري، حسينعلي الجزء : 1 صفحة : 354