اسم الکتاب : درسهايي از نهج البلاغه المؤلف : منتظري، حسينعلي الجزء : 1 صفحة : 314
بعدا نسبت به اينها تجديد ادراك ميكند حس مشترك گفته ميشود.
در حقيقت انسان موجود مجردي است كه اگر بخواهد به عالم ماده ارتباط
داشته باشد احتياج به سيمهاي ادراكي دارد. اين پنج حس ظاهر مانند پنج سيم
است كه انسان به وسيله آنها با عالم خارج ارتباط پيدا ميكند، و صورتهايي كه به
وسيله اين پنج حس گرفته ميشوند در يك جا در باطن انسان تمركز پيدا ميكنند و
تجديد ادراك اينها به وسيله حس مشترك ميباشد.
اما انسان هميشه مشغول ادراك آنها نيست، بلكه صورتهايي را كه در ذهن انسان
متمركز ميشوند گاهي اوقات انسان از آنها غفلت دارد، و گاهي آنها را تصور ميكند
و اين تصور جديد به وسيله حس مشترك انجام ميشود. و جايي كه پنج صورت در
آن متمركز و محفوظ ميباشند آن را قوه خيال ميگويند.
پس قوه خيال عبارت است از حافظ صورتها كه به منزله انبار است، و حس
مشترك عبارت است از مدرك صورتها; مثلا اگر شما از يك چيز غفلت كرديد، به آن
انباري كه عبارت از قوه خيال است رجوع ميكنيد و آن را ادراك ميكنيد، ولي اگر
يك چيز را به طور كلي فراموش كرده باشيد، آن وقت به طور كلي از قوه خيال شما
بيرون رفته است .
توجه كنيد كه اين قوه خيال انسان چه قوه اي است كه انسان از آغاز عمرش
ميليونها صورت ديده و شنيده و بوييده و لمس كرده است و اينها همه بدون اين كه
با هم مخلوط شوند در يك جا ذخيره اند، و اين خود مسأله مهمي است ; اگر شما
روي يك فيلم عكس گرفتيد، عكس دوم را نمي توانيد روي آن فيلم بگيريد،
اگر چنين كنيد هر دو عكس خراب ميشوند، علاوه بر آن عكسي كه شما مثلا از يك
باغ ميگيريد خيلي كوچك تر از اندازه واقعي آن باغ است، ولي قوه خيال و حافظه
انسان صورتهايي را كه ذخيره ميكند با همان بزرگي واقعي آنها ذخيره ميكند، اگر
شما شهر تهران را ديده ايد آن را به همان صورت در قوه حافظه خود ذخيره ميكنيد.
اسم الکتاب : درسهايي از نهج البلاغه المؤلف : منتظري، حسينعلي الجزء : 1 صفحة : 314