اسم الکتاب : درسهايي از نهج البلاغه المؤلف : منتظري، حسينعلي الجزء : 1 صفحة : 300
بگويد، زيرا اصل همه ما از خاك است و در نطفه مواد غذايي است و مواد
غذايي هم نوعا مواد گياهي است و گياه هم از خاك ارتزاق ميكند، پس ممكن است
منظور خلقت حضرت آدم نباشد و خلقت ما باشد.
در آيه ديگر در سوره مؤمنون ميگويد: (و لقد خلقنا الانسان من سلالة من طين)
ما انسان را خلق كرديم از خلاصه اي از گل (ثم جعلناه نطفة في قرار مكين)[1] بعد
انسان را در يك "قرار مكين" يعني در يك رحم قرار داديم .
ظاهر اين آيه چنين است كه همان خلاصه گل در رحم قرار داده شده است، پس
اين گل غير از آن گلي است كه حضرت آدم از آن درست شده، و اين از باب اين
است كه درخت از آب و خاك تغذيه كرده و ميوه آن درخت را ما خورديم و يا گندم
از آب و خاك تغذيه كرده سپس به صورت نطفه در آمده و بعد اين نطفه در رحم
قرار گرفته، لذا به آن خلاصه اي از گل ميگويد. پس اين طور آيات شايد مربوط به ما
كه اولاد آدم هستيم باشد.
اما راجع به خود حضرت آدم يك آيه داريم كه ميگويد: (ان مثل عيسي
عند الله كمثل آدم خلقه من تراب)[2] مثل حضرت عيسي نزد خدا همانند
حضرت آدم است كه خدا او را از خاك خلق كرد; ميدانيم كه حضرت عيسي پدر
نداشت پس با انسانهاي ديگر فرق ميكند، و اين كه ميگويد حضرت عيسي مثل
حضرت آدم است معلوم ميشود حضرت آدم پدر و مادر نداشته است، و اگر
قرار بود مسأله تبدل انواع باشد و به شامپانزه و ميمون برسد به هر حال پدر و مادري
پيدا ميكرد. و طبق اين آيه در مورد حضرت آدم خدا پدر و مادر را نفي ميكند،
پس تبدل انواع صحيح نيست .
آيه ديگر ميگويد: (و اذ قال ربك للملائكة اني خالق بشرا من صلصال من حماء
[1] سوره مؤمنون، آيات 12 و 13
[2] سوره آل عمران، آيه 59
اسم الکتاب : درسهايي از نهج البلاغه المؤلف : منتظري، حسينعلي الجزء : 1 صفحة : 300