responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : درسهايي از نهج البلاغه المؤلف : منتظري، حسينعلي    الجزء : 1  صفحة : 178
نوع نيست، واحد اعداد هم نيست، واحد از جنس هم نيست . لذا مي‌فرمايد اين جور وحدت در خدا محال است .

3- وحدت به معناي بدون شبيه

حضرت در دنباله حديث مي‌فرمايد: "و اما الوجهان اللذان يثبتان فيه فقول القائل : هو واحد ليس له في الاشياء شبه كذلك ربنا" آن دو وجه از وحدت كه در خدا ثابت است يكي اين كه واحد است، يعني شبيه و ثاني ندارد; يعني دوم برايش فرض نمي شود. اين جور واحد در خدا درست است . خدا يك است، چون گفتيم واجب الوجود طبيعتي است كه دوم برايش فرض نمي شود، پس شبيه هم ندارد.

4- وحدت به معناي غيرقابل قسمت بودن

وجه ديگر قول قائل است كه مي‌گويد: "انه احدي المعني يعني به انه لاينقسم في وجود و لا عقل و لا وهم كذلك ربنا عزوجل"[1] خداوند بسيط است و تقسيم خارجي و عقلي و وهمي ندارد; مثلا آب تقسيم خارجي دارد و در خارج تقسيم مي‌شود به اكسيژن و هيدروژن . يك وقت يك چيز تقسيم عقلي دارد، مثل اين كه انسان را شما در ذهنت مي‌آوري تجزيه اش مي‌كني به جنس و فصل، مي‌گويي حيوان ناطق، اين تقسيم عقلي است . يك وقت هم تقسيم قوه واهمه است، شما در واهمه خودت يك چيزي را تقسيم مي‌كني . اما خداي تبارك و تعالي يك حقيقتي است كه نه تقسيم خارجي در او فرض مي‌شود نه تقسيم در عقل و نه تقسيم در واهمه، لذا از هر جهت بسيط است .

پس به فرمايش حضرت علي (ع) توحيد خدا به دو معناست : يكي اين كه خدا واجب الوجود است و واجب الوجود هم وجود غيرمتناهي است، بنابراين براي غيرمتناهي دوتا فرض نمي شود; ديگر اين كه حقيقت خدا بسيط است، يعني جزء

[1] توحيد صدوق، ص 83
اسم الکتاب : درسهايي از نهج البلاغه المؤلف : منتظري، حسينعلي    الجزء : 1  صفحة : 178
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست