اسم الکتاب : درسهايي از نهج البلاغه المؤلف : منتظري، حسينعلي الجزء : 1 صفحة : 138
مثلا نمي شود گفت كه اين ضبط صوت در آن واحد در مكان واحد و شرايط واحد
هم هست و هم نيست . البته ممكن است كه زمانش را عوض كرد و گفت ديروز بود
و امروز نيست، يا مكانش را تغيير داد و گفت آنجا هست و اينجا نيست، يا از لحاظ
شرايط و خصوصيات ديگر. در گذشته گفته ايم كه در تناقض هشت وحدت شرط
است كه اگر همه آنها در كار باشد تناقض محقق ميشود، اين ضبط صوت در زمان و
شرايط و مكان واحد هم هست و هم نيست تناقض است . اجتماع ضدين هم
همين طور است، اين سيب در زمان واحد و مكان واحد و شرايط واحد نمي شود
هم سياه باشد هم سفيد.
اينها از مفاهيمي است كه ممتنع الوجود ميباشند; يعني وجودشان در خارج
محال است، ممتنع الوجود به علت احتياج ندارد، براي اين كه عدم براي آن
ضرورت دارد، و ضرورت ملاك غناي از علت است ; يعني وقتي كه چيزي ضروري
است ديگر احتياجي به علت ندارد. شما نمي توانيد بگوييد: چرا اجتماع نقيضين
محال است ؟ محال بودن را چه كسي به او داده است ؟ بلكه محال بودن لازمه ذاتش
ميباشد. ضرورت وجود و يا عدم، بي نياز از علت است نه ثبوتا علت ميخواهد نه
اثباتا. چرا اجتماع نقيضين محال است ؟ اين يك امر واضح و بديهي است . پس اين
مفاهيم ممتنع الوجودند.
2- بعضي از مفاهيم واجب الوجودند، يعني وجود براي آنها ضرورت دارد. اگر
چيزي حقيقت ذاتش هستي باشد و در ذات آن نيستي و "حد" راه نداشته باشد،
اصلا ذاتش عين هستي و واقعيت است، اگر چيزي ذاتش هستي باشد نيستي
نمي پذيرد. هيچ چيز ضد و نقيض خودش را قبول نمي كند. مثل اين كه كسي بگويد
اين عينك چرا عينك است، معلوم است كه عينك عينك است، اگر عينك نباشد
آن وقت عينك نيست، عينك ضروري است كه عينك باشد.
اسم الکتاب : درسهايي از نهج البلاغه المؤلف : منتظري، حسينعلي الجزء : 1 صفحة : 138