responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : نورى از ملكوت، زندگانى آيتاللّه العظمى گلپايگانى المؤلف : مهدى لطفى    الجزء : 1  صفحة : 268

حساب وجوه خود مى‌آمد و چه بسا وجه را هم تقديم كرده بود. و بعد معلوم مى‌شد مقلد امام است مرجع بزرگ طرف را از منزل خود روانه بسوى بيت امام مى‌كردند تا وجوه را به آنجا ببرد و تقديم برادر بزرگ امام بنمايد.

در مهاجرت امام به فرانسه اولا نماينده خودشان را در لندن كه در مجمع اسلامى انجام وظيفه روحانى مى‌كرد به نمايندگى خود به فرانسه فرستادند و بعد هم از قم حضرت آيت اللّه حاج آقا على صافى را به فرانسه به نمايندگى از طرف خود اعزام كردند كه شرح آن در بعضى از كتب آمده است.[1]

همان اوقات، نيمه شعبان پيش آمد، مرجع بزرگ مى‌فرمودند: من نظرم اين بود كه جشنها را خيلى مفصل بگيرند و چراغاينها را به بهترين شكلى برگزار كنند ولى بعد شنيدم كه نظر آقاى خمينى اين است كه جشن گرفته نشود من در آن هنگام ديگر نظر خودم را دنبال نكردم.

آرى، وقتى خدا منظور باشد جز اين نيست و قابل توجه است كه مرجع بزرگ نظرشا اين بود كه مقاومت ملت مسلمان را در برابر جنايتهاى رژيم در قم و تبريز و جاهاى ديگر نشان دهند، كه حتى با وجود اينهمه شهيد و زخمى، ما حتى جشنهاى خود را هم برگزار مى‌كنيم، و نظر امام اين بوده كه بدينوسيله بفهمانند كه ملت بر اثر جنايات رژيم، جشن و سرورى ندارند. و هر دو نظر مقدس است و اگر يكى از آندو به احترام ديگرى از نظر خود برگردد و آن را رها كند آنهم وجهه خدائى دارد.

در اين فترت و فاصله كه امام در فرانسه بودند كه دوران بسيار تاريك و مبهم و خطرناكى بود، بختيار و ازهارى را با دو اعلانيه مفصل رسوا كردند»


[1]- كلمة الحق، ص 34

اسم الکتاب : نورى از ملكوت، زندگانى آيتاللّه العظمى گلپايگانى المؤلف : مهدى لطفى    الجزء : 1  صفحة : 268
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست