اسم الکتاب : نورى از ملكوت، زندگانى آيتاللّه العظمى گلپايگانى المؤلف : مهدى لطفى الجزء : 1 صفحة : 255
اهميت موضع مرجع بزرگ و نفوذ و تأثير آشكار
اعلاميههايش موجب شده بود كه دستگاه طاغوت سخت روى آن نوشتهها حساب مىكرد
چنانكه در جريان گرفتن فيضيه به وسيله عوامل جنايتكار رژيم كه چند سال بعد از
حادثه 42 صورت گرفت معظم له نامهاى به عنوان مرحوم آيت اللّه العظمى آقاى حاج سيد
احمد خوانسارى (رضوان اللّه تعالى عليه) نوشتند و در آن نامه شديدا به دستگاه
اعتراض كردند كه نامه به صورت اعلانيه فتوكپى و منتشر گرديد. شب هنگام بعد از
انتشار آن از ساواك قم به منزل يكى از بستگان معظم له تلفن شد كه الان از تهران-
ظاهرا از سوى نصيرى- دستور داده شد كه در همين وقت شب آقاى گلپايگانى در هر حالى
كه هست ولو در بستر خواب، بايد اين نامه را تكذيب كنند. ايشان در جواب گفتند چيزى
كه يك مرجع تقليد بنويسد عدول نمىكند و از آن برنمىگردد. بالاخره ايشان گفتند من
مىتوانم كه حرف شما را به ايشان برسانم.
ايشان برخاستند خدمت آقا رفتند بعد از نيم ساعت ساواك در منزل آقا با
آن فرد تماس گرفت آن شخصيت محترم در جواب گفت: مطلب شما را به عرض آقا رساندم آقا
جملاتى را در جواب فرمودند: براى اينكه كم و زياد نشود من فرمايش آقا را نوشتهام
و مىخوانم، آن جملات اين است: من آن نامه را نوشتهام و من مطالب آن را گفتهام و
تكذيب نمىكنم و شما هر كار مىخواهيد بكنيد.[1]