اسم الکتاب : نورى از ملكوت، زندگانى آيتاللّه العظمى گلپايگانى المؤلف : مهدى لطفى الجزء : 1 صفحة : 204
گفت: ديشب آقاى گلپايگانى سفارش ما را به
شماكردهاند؟ گفتم بلى من لولهكشى منزل شما را انجام مىدهم.
زن گفت: ديشب آقاى گلپايگانى در خواب به من فرمودند كه به سراغ شما
بيايم. من لولهكشى منزل ايشان را انجام دادم. بعد روزى مشرف شدم منزل آقاى
گلپايگانى و ايشان در كرسى نشسته بود آقا به من اصرار مىكرد كه به مشهد مشرف شوم
ولى من قبول نكردم و آخر همان سفارشى را كه در خواب را براى من كرده بودند، در
بيدارى هم آن سفارش را كردند و فرمودند: حالا كه قصد حج دارى زيارت پيامبر را به
نيابت امام رضا عليه السّلام بجاى بياور.
سال اول به همان كيفيت زيارت كردم. سال دوم كه به حج مشرف شدم روز
دوم خواب ديدم آقاى گلپايگانى را كه به من فرمودند: دو شبانه روز است آمدهاى و
كارى انجام ندادهاى و نه نائب الزيارة امام رضا عليه السّلام شدهاى نه كارى
انجام دادهاى. مفت مىخورى و مىخوابى خوردن و خوابيدن شده كار تو!
من بيدار شدم و به رفقا گفتم منبر امشب را بگذاريد در اختيار بنده.
آيت اللّه روحانى كه از معبرين خواب هستند اضافه كردند: هر وقت خواب آقاى
گلپايگانى را ديديد بدانيد كه به زودى مشهد مشرف مىشويد براى زيارت امام رضا عليه
السّلام.
اسم الکتاب : نورى از ملكوت، زندگانى آيتاللّه العظمى گلپايگانى المؤلف : مهدى لطفى الجزء : 1 صفحة : 204