و مبانى شريعت، عمل كرده، روحانيون را كنار
زدند، تا اينكه عاقبت مشروطه منجر شد به حكومت خودكامه رضا شاه و پسرش محمد رضا و
مسائلى كه طىّ اين دوران بر مردم مسلمان ايران تحميل شد.
اينك مثل اين است كه دستهايى مقيّد شدهاند تا مردم به راهنماييهاى
روحانيون توجّه نكنند، حتّى از مراكزى براى ما مىنويسند و يا تلفن مىكنند كه
عدّهاى در ميان مردم تشكيك ايجاد مىكنند تا افرادى را كه مورد وثوق مراجع محترم
و روحانيون بلاد هستند انتخاب نشوند و تلقين سو مىنمايند كه:
روحانى اصلا صلاحيّت وكالت ندارند، يا اين افراد كه به نام تعهّد به
اسلام به شما معرفى كردهاند مرتجع هستند.
منظور دشمنان اسلام و روحانيت اين است كه از چپها، مجاهدها، فرقانيها
وكيل انتخاب شود. از گروههايى كه قائل به تز اسلام منهاى روحانيّت هستند؛
اينگونه تشكيكهايى بين مردم رواج پيدا كرده تا جايى كه از بلاد مختلف براى ما
مىنويسند: ما از انتخاب يك وكيل صالح مأيوسيم و گروههاى ضد اسلام و روحانيت بشدّت
مردم را اغوا مىكنند.
به همين جهت من ضمن احساس تكليف شرعى، اين هفته، حوزه را تعطيل اعلام
مىكنم تا آقايان تشريف ببرند به بلاد يا محل تبليغ خودشان و مردم را آگاه كنند و
بگويند وكلاى مسلمان را كه كاملا مىشناسيد، براى مجلس را در نظر بگيرند، و
همانطور كه من در اعلاميه أخير نوشتهام، واجب است بر مسلمانان كه فرد مسلمان
تعيين كنند، و باز واجب است بر مسلمانى كه منتخب شده و لو روحانى باشد، قبول كنند
نامزدى وكالت را، و به كمك مسلمين و اسلام اقدام كند، چرا كه الآن اسلام غريب است.
در زمان طاغوت در همين محل گفتم و شايد يادتان باشد كه: «اذا ظهرت
البدع فى امّتى فليظهر العالم علمه، فمن لم يفعل فعليه لعنة اللّه».[1]