و يا تأكيد داشته باشيم كه به نحو مقتضى
مجالس دعا و نيايش و راز و نياز با خدا برپا شود. تا بلكه حضرت پروردگار به خاطر
اين دعاها، مثل زمان يكى از پيامبران كه بلاى عظيم الهى آمد بالاى سر مردم، كار به
جايى رسيد كه پيامبر هم اعتراض كردند و از بين اقوام خويش خارج شدند، اينجا آن
عالمشان آمد به آنها تذكّر داد و بلايى را كه در حال نزول بود نشان داد و گفت اگر
قصد خانه خدا كنيد و از اعمال خودتان به درگاه الهى توبه نماييد، اين بلا
همانگونه كه آمده، رفع مىشود. آن قوم آمدند دعا كردند و خداوند هم ترحّم فرمود،
به همان ترتيب كه مىدانيد، همه جانداران را اعمّ از انسان و حيوان از هم تفكيك و
جدا كردند، فرياد ناله و شيوهن از بچهها، از پدر و مادرها چنان بالا گرفت كه
خداوند عالم تفضّل فرمود به واسطه جدّيت آنها در دعا و اظهار ندامتى كه نزد خدا
بجا آوردند.
ان شاء اللّه خود شما بانى و باعث اين مجالس بشويد و به وسيله هميارى
مردم در خلوت و در جلوت اجتماع كنيد و از خدا حقيقتا بخواهيد كه حاجت شما و حاجت
همه مبتلايان به اين فتنه و آشوب را برآورده فرمايد. در اجتماعات شما كه به صورت
دستجات سينهزنى، روضهخوانى، تضرّع و زارى برپا مىشود هرچه بيشتر در پيشگاه خدا
خاضع باشيد امكان مستجاب شدن دعا بيشتر است.
به هر حال دو روزى بود كه به خاطر اختلاط در بحث، فراموش مىكردم اين
مهم را تذكّر بدهم: كه هم شما آقايان به برپايى چنين محافلى موظفيد و هم به ديگران
توصيه بفرماييد. در ضمن تذكّرات بنده را با تلفن و مسافرت و به هر نحو، به بلاد
برسانيد، حالا هر كسى توان داشته و دارد به جبهه رفته و يا خواهد رفت ولى وظيفه من
و شما دعا كردن است و شركت در اين جلسات و برپايى محافل روضه و دعا و نيايش، تا
خداوند آتش اين جنگ را خاموش بفرمايد.