- اين خيلى اسباب تأسف مىشود ببينيم مقصود
نهايى ما كه استقرار اسلام بوده- حالا خداى نخواسته ملاحظه كنيم كه در بعضى بلاد
اختلافات هست و دشمنان اين معنى را برسانند كه اساس امنيّت و عدالت سست شده است.
خداوند متعال مىفرمايد
بسم اللّه الرحمن الرحيم
«و العصر ان الانسان لفى خسر الّا الذين
آمنوا و عملوا الصالحات»[1]
تواصى به حق واجب است بر ما خصوصا در زمان حال، عجالتا لازم است ما در جمهورى
اسلامى ايران دو جنبه را تقويت كنيم كه يك جنبه، تقويت ارتش است و نيروهاى رزمنده،
كه اگر جهات معنوى ارتش تقويت شود پشتوانه دفاعى و امنيّت و عدالت اجتماعى ما
بيشتر مىشود و جنبه ديگر در نظام اسلامى ايران تقويت روحانيت است. اگر معنويات،
كه توسط روحانيون عظام در ايران و بلاد مختلف ترويج و تثبيت مىشود، خداى نخواسته،
از بين برود ديگر جمهورى اسلامى باقى نمىماند.
الآن بسيارى از كشورهاى پيشرفته با امكانات كافى و قدرت، چون
اعتقادات معنوى ندارند. با مشكلات و معضلات و بىعدالتيها و اختلافات شديد مواجه
هستند.
هيچ روشى و نظامى مثل نظام اسلامى، رعايت موازين عدالت را براى مردم
نمىكند، مقصود ما از اين همه مبارزه و شهدا و زحمات، فقط به خاطر حاكميت راه خدا
و معنويات الهى و انسانى بوده است.
بايد امروزه مردم بكوشند و مبارزه كنند با افكار منحطّى كه مردم را
به انحراف مىكشاند. به نظر من تقويت اين دو مسأله كه عرض شد كاملا لازم و ملزوم
يكديگر هستند. تا جهت معنويت و روحانيت ملّتى ارجح نباشد، ملّت و ارتش و قواى
استمرار بخشنده امنيت، نمىتواند دوام داشته باشد، و مملكت بدون امنيت و بدون ارتش
و قواى مردمى نمىتواند به حيات خويش ادامه دهد.