بچه ديگر بدهند، بواسطه آن شير؛ بچه بكسى
محرم نميشود.
سوم- بچه شير را از پستان بمكد، پس اگر شير را در گلوى او بريزند
نتيجه ندارد.
چهارم- شير؛ خالص باشد و با چيزي ديگر مخلوط نباشد.
پنجم- شير از يك شوهر باشد. پس اگر زن شيردهى را طلاق دهند، بعد شوهر
ديگرى كند و از او آبستن شود و تا موقع زائيدن، شيرى كه از شوهر اول داشته باقى
باشد و مثلا هشت دفعه پيش از زائيدن از شير شوهر اول و هفت دفعه بعد از زائيدن از
شير شوهر دوم به بچهاى بدهد، آن بچه به كسى محرم نمىشود.
ششم- بچه بواسطه مرض شير را قى نكند و اگر قى كند بنابر احتياط واجب
كسانيكه بواسطه شير خوردن بآن بچه محرم ميشوند، بايد با او ازدواج نكنند و نگاه
محرمانه هم باو ننمايند.
هفتم- پانزده مرتبه، يا يكشبانه روز بطورى كه در مسئله بعد گفته
ميشود شير سير بخورد؛ يا مقدارى شير باو بدهند كه بگويند: از آن شير استخوانش محكم
شده و گوشت در بدنش روئيده است؛ بلكه اگر ده مرتبه هم باو شير دهند؛ احتياط مستحب
آنست كسانيكه بواسطه شير خوردن باو محرم ميشوند؛ با او ازدواج نكنند و نگاه
محرمانه هم باو ننمايند.
هشتم- دو سال بچه تمام نشده باشد و اگر بعد از تمام شدن دو سال، او
را شير دهند بكسى محرم نميشود، بلكه اگر مثلا پيش از تمام شدن دو سال، چهارده
مرتبه و بعد از آن، يك مرتبه شير بخورد بكسى محرم نميشود، ولى چنانچه از موقع
زائيدن زن شيرده بيشتر از دو سال گذشته باشد و شير او باقى باشد و بچهاى را شير
دهد آن بچه بكسانيكه گفته شد بنابر احتياط لازم محرم ميشود ولى احتياط بترك نظر
كسانيكه باين رضاع باو محرم شدهاند ترك نشود.
مسئله 2484- بايد بچه در بين يكشبانه روز، غذا يا شير كس ديگر را
نخورد ولى اگر كمى غذا بخورد كه نگويند در بين، غذا خورده اشكال ندارد و نيز بايد
پانزده مرتبه را از شير يك زن بخورد و در بين پانزده مرتبه شير كس ديگر را نخورد و
در هر دفعه