از دخترانم را) و او بگويد (قبلت) يعنى:
قبول كردم چون در موقع عقد، دختر را معين نكردهاند عقد باطل است.
پنجم- زن و مرد بازدواج راضى باشند ولى اگر زن ظاهرا با كراهت اذن
دهد و معلوم باشد قلبا راضى است عقد صحيح است.
مسئله 2380- اگر در عقد يك حرف غلط خوانده شود كه معناى آنرا عوض كند
عقد باطل است.
مسئله 2381- كسيكه دستور زبان عربى را نميداند، اگر قرائتش صحيح باشد
و معناى هر كلمه از عقد را جداگانه بداند و از هر لفظى معناى آن را قصد نمايد
ميتواند عقد بخواند.
مسئله 2382- اگر زنى را براى مردى بدون اجازه آنان عقد كنند و بعدا
زن و مرد بگويند: بآن عقد راضى هستيم، عقد صحيح است.
مسئله 2383- اگر زن و مرد يا يكى از آن دو را بازدواج مجبور نمايند و
بعد از خواندن عقد راضى شوند و بگويند: بآن عقد راضى هستيم، اگر عقد با قصد خوانده
شده باشد لازم نيست دوباره بخوانند.
مسئله 2384- پدر و جد پدرى ميتوانند براى فرزند نابالغ، يا ديوانه
خود كه بحال ديوانگى بالغ شده است ازدواج كنند و بعد از آنكه آن طفل بالغ شد، يا
ديوانه عاقل گرديد، اگر ازدواجى كه براى او كردهاند؛ مفسدهاى نداشته، نميتواند
آنرا بهم بزند و اگر مفسدهاى داشته، ميتواند آنرا بهم بزند
مسئله 2385- دختريكه بحد بلوغ رسيده و رشيده است- يعنى: مصلحت خود را
تشخيص ميدهد- اگر بخواهد شوهر كند، چنانچه باكره باشد، بنابر احتياط بايد از پدر
يا جد پدرى خود اجازه بگيرد و اجازه مادر و برادر لازم نيست.
مسئله 2386- اگر پدر و جد پدرى غائب باشند و اجازه گرفتن از آنان
ممكن نباشد و حاجت بتزويج باشد يا دختر باكره نباشد، اجازه پدر و جدّ لازم نيست.
مسئله 2387- اگر پدر، يا جد پدرى براى پسر نابالغ خود زن بگيرد، پسر بايد
بعد از بالغ شدن خرج آن زن را بدهد و همچنين پيش از بلوغ با قابليت پسر براى