مسئله 2268- كارى را كه انسان نميتواند
انجام دهد، يا شرعا نبايد انجام دهد نمىتواند براى انجام آن از طرف ديگرى وكيل
شود، مثلا كسيكه در احرام حج است، چون نبايد صيغه عقد زناشوئى را بخواند نميتواند
براى خواندن صيغه از طرف ديگرى وكيل شود.
مسئله 2269- اگر انسان كسى را براى انجام تمام كارهاى خودش وكيل كند
صحيح است، ولى اگر براى يكى از كارهاى خود وكيل نمايد و آن كار را معين نكند وكالت
صحيح نيست.
مسئله 2270- اگر وكيل را عزل كند يعنى از كار بركنار نمايد، بعد از
آنكه خبر باو رسيد نميتواند آن كار را انجام دهد؛ ولى اگر پيش از رسيدن خبر آن كار
را انجام داده باشد صحيح است.
مسئله 2271- وكيل ميتواند از وكالت كنارهگيرى كند و اگر موكل غائب
هم باشد اشكال ندارد.
مسئله 2272- وكيل نميتواند براى انجام كاريكه باو واگذار شده ديگرى
را وكيل نمايد. ولى اگر موكل باو اجازه داده باشد كه وكيل بگيرد، بهر طورىكه باو
دستور داده، مىتواند رفتار نمايد، پس اگر گفته باشد براى من وكيل بگير، بايد از
طرف او وكيل بگيرد و نمىتواند كسيرا از طرف خودش وكيل كند.
مسئله 2273- اگر انسان با اجازه موكل خودش كسى را از طرف او وكيل كند
نمىتواند آن وكيل را عزل نمايد و اگر وكيل اول بميرد، يا موكل، او را عزل كند
وكالت دومى باطل نميشود.
مسئله 2274- اگر وكيل با اجازه موكل، كسى را از طرف خودش وكيل كند
موكل و وكيل اول ميتوانند آن وكيل را عزل كنند و اگر وكيل اول بميرد، يا عزل شود
وكالت دومى باطل مىشود.
مسئله 2275- اگر چند نفر را براى انجام كارى وكيل كند و بآنها اجازه
دهد كه هر كدام به تنهائى در آن كار اقدام كنند، هريك از آنان مىتواند آن كار را
انجام دهد و چنانچه يكى از آنان بميرد؛ وكالت ديگران باطل نميشود، ولى اگر نگفته
باشد