اسم الکتاب : آینه یقین (ترجمه کشف الیقین) المؤلف : علامه حلی الجزء : 1 صفحة : 425
مبحث سى و يكم داستان دينارى كه حضرت على (ع) آن را پيدا كرده
بود
[1] خوارزمى از ابو سعيد
خدرى نقل مىكند كه گفت: على 7 به شدت نيازمند بود و هيچ چيزى در
اختيار نداشت، براى رفع احتياج از منزل بيرون رفت به اين باور كه شايد مالى به دست
آورد. در بين راه دينارى يافت و براى پيدا كردن صاحب آن به اطلاع عموم رساند، اما
كسى پيدا نشد كه بگويد آن دينار از اوست و يا اينكه آن را بشناسد.
فاطمه 3 از
جريان آگاه شد و عرض كرد: اكنون كه صاحبى ندارد، اين دينار را به خود اختصاص بده و
مقدارى آرد براى ما تهيه كن، اگر بعدا صاحبش پيدا شد، عوض آن را به او بازگردان.
على 7 از منزل خارج شد تا با آن آرد خريدارى كند. پس به نزد كسى كه
مقدارى آرد در اختيار داشت رفت و از او بهاى آرد را پرسيد؟ صاحب آرد مقدار و بهاى
آرد را گفت، حضرت فرمود: آرد را برايم وزن كن و در مقابل دينار را به او داد؛
[1]. مناقب ابن مغازلى، ص 366، حديث 414؛ مناقب
خوارزمى، فصل 19، ص 230، چاپ نجف و ص 320، چاپ قم، حديث 328؛ سنن ابو داود، ج 2، ص
137، ح 1714 و 1715، با اندكى اختلاف؛ مختصر سنن ابو داود حافظ منذرى، ج 2، ص 271،
حديث 1640 و 1641؛ احقاق الحق، ج 8، ص 708.
اسم الکتاب : آینه یقین (ترجمه کشف الیقین) المؤلف : علامه حلی الجزء : 1 صفحة : 425