اسم الکتاب : آینه یقین (ترجمه کشف الیقین) المؤلف : علامه حلی الجزء : 1 صفحة : 187
بزرگوار، نائل شدند.
نمونههايى از شجاعت
على (ع) در جنگ صفّين
[1] در اين جنگ از لشكر
معاويه، مردى به نام مخراق بن عبد الرحمن به ميدان جنگ قدم گذاشت و مبارز طلبيد.
از لشكر على 7 مردى به نام مؤمّل بن عبيد مرادى او را پاسخ گفت و در
برابر او ايستاد، مرد شامى او را شهيد نمود؛ سپس جوانى از تيره ازد به نبرد او برخاست
و او نيز به فيض شهادت نائل شد. در آن هنگام على 7 به صورت مردى ناشناس
در برابر شامى ايستاد و شربت ناگوار مرگ را بر وى چشاند، سوار ديگرى از پى او
آماده جنگ گرديد و او نيز به رفيقش ملحق شد، پس از او سومين فرد و چهارم تا هفتمين
نفر يكى پس از ديگرى راه دوزخ را در پيش گرفته و به هلاكت رسيدند. از آن پس سپاه
شام با ديدن افراد مقتول عقب نشستند و ميدان جنگ را ترك گفتند و اين مبارز شجاع
همچنان در ميدان نبرد ناشناخته باقى ماند.
در آن حال معاويه براى
تقويت روحيه لشكرش به غلام خود كه حرب نام داشت و در شجاعت كم نظير بود، دستور داد
خود را آماده نبرد با آن يكّه تاز ميدان جنگ كند و او را از سر راه بردارد! غلام
كه منظره كشتار آن چند تن را به چشم خود ديده بود گفت:
ترديدى ندارم كه او مرا
خواهد كشت، اما اختيار با تو است كه به جنگ او بروم و كشته شوم و يا آنكه مرا براى
روز سختترى نگهدارى؛ معاويه پيشنهاد وى را پذيرفت و به او گفت: فعلا، دست نگهدار.
على 7، مدتى در ميدان جنگ در انتظار مبارز باقى ماند و چون ديد كسى
جرأت مبارزه ندارد و اقدامى صورت نگرفت به لشكرگاه خويش مراجعت نمود.
[2] سپس مردى ديگر از
دلاوران شام، به نام كريب بن صباح قدم به ميدان نبرد نهاد
[1]. كشف الغمّة، ج 1، ص 246، با اندك اختلافى
در عبارت و تقديم و تأخير جملهها، نور الابصار ص 94.
[2]. وقعة صفين، ص 315 و 458 با اختلاف در لفظ و
اضافات؛ كشف الغمّة، ج 1، ص 247؛ نور الأبصار، ص 94.
اسم الکتاب : آینه یقین (ترجمه کشف الیقین) المؤلف : علامه حلی الجزء : 1 صفحة : 187