گفتم: كم است، فرمود چرا شوخى نميكنيد كه شوخى از خوش اخلاقى مايه مى‌گيرد و با شوخى دل برادر (مؤمن) خود را شاد ميكنى. پيغمبر 6 با مردم شوخى ميكرد براى آنكه آنان را خوشحال كند.

در گريه پيغمبر 6

از انس بن مالك: ابراهيم فرزند پيغمبر را ديدم كه داشت جان ميداد. پيغمبر 6 از چشمان اشك فرو ريخت و فرمود: چشم اشك مى‌ريزد، و دل غمين مى‌گردد ولى نمى‌گويم جز آنچه پروردگار ما راضى است. و اى ابراهيم ما براى تو اندوهناكيم.

از خالد بن سلمة مخزومى: چون زيد بن حارثه از دنيا رفت پيغمبر 6 به خانه‌اش رفت، دختر زيد چون حضرت را ديد بناى ناله و گريه نهاد، پيغمبر 6 بشدت گريست. گفت: يكى از اصحاب گفت يا رسول اللَّه 6 اين چه حالت است؟

فرمود اين از شوق دوست است نسبت به دوست.