اسم الکتاب : لهوف ت میر ابو طالبی المؤلف : سید بن طاووس الجزء : 1 صفحة : 185
قتلوك عطشانا و لمّا يرقبوا
في قتلك التّنزيل و التّأويلا
تو را تشنه كشتند و در قتل تو رعايت تنزيل و تأويل قرآن را
ننمودند
و يكبّرون بأن قتلت و إنّما
قتلوا بك التّكبير و التّهليلا
با كشتنت اللَّه اكبر گفتند، همانا با كشتنت تكبير و تهليل را
كشتند راوى گويد: پيرى آمد و خود را به زنان و عيال حسين 7 نزديك كرد-
در حالى كه در همان مكان بودند- و گفت: حمد مر خداى را كه شما را كشت و به هلاكت
رسانيد و شهرها را از مردان شما راحت كرد، و امير المؤمنين را بر شما تسلّط داد!!!
على بن الحسين 8 بدو فرمود: «اى شيخ آيا قرآن خواندى؟».
گفت: آرى.
فرمود: اين را دانستى:
«بگو از شما مزدى جز دوستى ذوى القربى را نمىخواهيم؟[1]» گفت: اين آيه را خواندهام.
فرمود: «مائيم قربى
(خويشاوندان پيامبر)، اى شيخ، آيا در بنى اسرائيل خواندهاى: «حقّ ذوى القربى را
بده[2]»؟
گفت: خواندمش.
فرمود: «مائيم قربى اى
شيخ، آيا اين آيه را خواندى: «و بدانيد آنچه غنيمت گرفتيد از هر چيز، پس براستى
خمس آن براى خدا و رسول و ذى القربى است؟»[3]
گفت: آرى.