اسم الکتاب : کشف الیقین ت آژیر المؤلف : علامه حلی الجزء : 1 صفحة : 244
همچون احلال پيامبر خدا و با خود سى و چهار شتر آوردم. پيامبر
6 فرمود: اللَّه اكبر، من شصت و شش شتر آوردم و تو در حج و مناسك و قربانى شريك
من هستى. گروهى با پيامبر 6 آمده بودند كه قربانى همراه نداشتند و خداوند اين
آيه را نازل فرمود كه:
وَ أَتِمُّوا الْحَجَّ
وَ الْعُمْرَةَ لِلَّهِ[1]-. پيامبر 6
فرمود: اين چنين به حجّ عمره وارد شدم- و انگشتان دو دست خود را در ميان هم جاى
داد- تا روز رستخيز. سپس فرمود: اگر مىدانستم گذشته من چه آيندهاى مىيافت
قربانيى همراه نمىآوردم، و در پى آن به منادى امر كرد كه ندا دهد: هر كه از شما
قربانى نياورده است از احرام بيرون آيد و حج خود را عمره گرداند، و كسى كه قرانى
همراه آورده است با احرام، اقامت كند. برخى فرمان بردند و برخى مخالفت ورزيدند.
پارهاى از مخالفان گفتند: پيامبر، ژوليده و غبار گرفته است در حالى كه ما جامه به
تن مىكنيم و به زنانمان نزديك مىشويم و به خود روغن مىماليم. پيامبر 6 اين
كار را از مخالفان نپذيرفت و فرمود: اگر من قربانى نمىآوردم از احرام بيرون
مىآمدم و حجّ خود را عمره مىگرداندم، هر كه قربانى همراه نياورده است از احرام
بيرون آيد.
گروهى بازگشتند و گروهى
از جمله عمر بن خطّاب باز ماندند. پيامبر 6 او را احضار كرد و به او فرمود: عمر
تو را محرم مىبينم، آيا قربانى آوردهاى؟ گفت: قربانى نياوردهام. پيامبر فرمود:
چرا از احرام بيرون نمىآيى و حال آن كه من دستور دادهام هر كه قربانى نياورده
است بايد از احرام بيرون آيد؟ عمر گفت: يا رسول اللَّه! به خدا سوگند، از احرام
بيرون مىآيم در حالى كه تو محرمى. پيامبر 6 به او فرمود: تو بدان ايمان
نمىآورى تا بميرى. به همين سبب عمر عزم انكار متعه كرد تا جايى كه در دوران
خلافتش بر منبر آشكارا آن را بيان داشت و مرتكب آن را تهديد نمود.
هنگامى كه پيامبر حجّ را
گزارد با مسلمانان همراه به مدينه رفت تا به غدير خم رسيد.
اين مكان به سبب نداشتن
آب و چراگاه براى اتراق مناسب نبود ولى او با مسلمانان در همان جا اتراق كرد و در
همين جا بود كه اين آيه نازل شد: يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ
إِلَيْكَ
[1] بقره/ 196، و حج و عمره را براى خدا كامل به جاى
آريد.
اسم الکتاب : کشف الیقین ت آژیر المؤلف : علامه حلی الجزء : 1 صفحة : 244