responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : کشف الیقین ت آژیر المؤلف : علامه حلی    الجزء : 1  صفحة : 242

او باشد[1].- امّ سلمه مى‌گويد:[2]- از پيامبر 6 شنيدم كه مى‌فرمود: على با قرآن است و قرآن با على، و اين دو از يك ديگر جدا نشوند تا در كنار حوض كوثر بر من وارد شوند[3].


[1] مناقب خوارزمى 111+ احقاق الحق 15/ 71 به نقل از ارجح المطالب كه آن نيز از ابن مردويه روايت كرده است.

[2] احقاق الحق 5/ 640 به نقل از مناقب ابن مردويه.

[3] شيخ طوسى در تلخيص الشافى 2/ 257 مى‌گويد:

« با اين روايت از پيامبر6 بى‌آنكه بر امامت حضرت( ع) توجّه شود بر عصمتش استدلال شده است:

« على با حق است و حق با على و حق هر جا كه على رود با او مى‌رود»، و نيز اين روايت كه:« خدايا هر كه او را دوست دارد دوست بدار و هر كه او را دشمن مى‌دارد دشمن بدار». عموميت اين دو خبر ثابت شده است و ثبوت عموميت اين دو دلالت دارد بر نفى ديگر معايب از حضرت( ع)، زيرا كسى كه حق از او جدا نشود و او از حق جدا نگردد جايز نيست باطلى را مرتكب شود».

ابن شهرآشوب چنان كه بحار الانوار 38/ 29 از او نقل مى‌كند مى‌گويد:

« در برترى على( ع)، معتزله به اين خبر استدلال جسته است و اماميه معتقد است: ظاهر خبر مقتضى عصمت حضرت( ع) و وجوب پيروى از اوست، زيرا جايز نيست پيامبر6 به طور كلّى اين خبر را دهد كه حق با اوست و حال آن كه وقوع قبيح از حضرت( ع) جايز باشد، چه، اگر قبيحى از حضرت( ع) سر زند خبر، دروغ مى‌گردد و اين بر پيامبر جايز نمى‌باشد».

علّامه مجلسى در بحار الانوار 38/ 40 مى‌گويد:

« بودن على( ع) با حق و سخن پيامبر6 در اين كه حق نيز با على است- چنان كه گفته شد- دلالت بر عصمت على دارد، و اخبار از طرق خاصّه و عامّه در اين تواتر دارد كه امير المؤمنين( ع) از عملكرد پيشينيان خود شاكى بوده رضايتى نداشته است و ما اين را در كتاب فتن ثابت كرديم، پس ثابت مى‌شود كه آن‌ها بر حق نبوده‌اند».

شيخ مظفّر در دلائل الصّدق 2/ 470 تقريبا همين سخن را دارد و مى‌افزايد:

« خيرخواهى على براى خلفا پس از رايزنى آن‌ها با حضرت( ع) در پاره‌اى امور، تنها براى اصلاح دين بوده است نه براى ترويج خلافت آن‌ها و لذا پيوسته از دست آن‌ها دادخواهى مى‌كرد و ميان حضرت( ع) و آن‌ها چنان نفرت و دشمنى پيش مى‌آمد كه بر هر كس آشكار است».

علّامه بياضى در صراط المستقيم 1/ 147 با استدلال به اين خبر در امامت امامان دوازده‌گانه( ع) مى‌گويد:

« پيامبر6 گواهى داده است كه هر جا كه على رود حق با او همان جا مى‌رود، و اگر چگونگى درستى اين سخن، دانسته نيايد ما بايد توقّف كنيم و كار را به كسى واگذاريم كه عصمتش دانسته شده است و با دعاى پيامبر از خطا ايمن گشته است، همان گونه كه در آيات مربوط به جبر و تشبيه به اثبات عدل و تنزيه مراجعه مى‌شود».

بنگريد به: المعيار و الموازنه/ 36- 35 و الغدير 3/ 180- 176.

اسم الکتاب : کشف الیقین ت آژیر المؤلف : علامه حلی    الجزء : 1  صفحة : 242
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست