اسم الکتاب : کشف الیقین ت آژیر المؤلف : علامه حلی الجزء : 1 صفحة : 222
اسقف نجران بود به همراه سى مرد مسيحى كه در ميان ايشان، عاقب
و سيّد و عبد المسيح نيز ديده مىشدند. آنها به هنگام نماز عصر به مدينه آمدند در
حالى كه جامهاى ديبا بر تن و صليبهايى به همراه داشتند. گروهى يهود نزد آنها
آمدند و گفتگويى ميان آنها صورت گرفت. مسيحيان به آنان گفتند: شما چيزى نيستيد، و
يهود به آنها گفتند: شما چيزى نيستيد- همان گونه كه خدا اين را گفته است.
پس چون پيامبر نماز عصر
بگزارد آنها رو به سوى حضرتش 6 آوردند و در پيشاپيش آنها اسقف قرار داشت. پس
گفت: اى محمّد! در باره مسيح چه مىگويى؟
حضرت 6 فرمود: بنده
خدا بود كه پروردگار او را برگزيد و انتخابش كرد. اسقف گفت: آيا براى او پدرى
مىشناسى؟ پيامبر 6 فرمود: او از نكاح به وجود نيامد تا پدرى داشته باشد. اسقف
گفت: پس چگونه مىگويى او بندهاى است مخلوق در حالى كه تو بنده مخلوقى را
نديدهاى مگر آن كه از طريق نكاح باشد و پدرى داشته باشد؟
خداوند تبارك اين آيات
را نازل كرد: إِنَّ مَثَلَ عِيسى عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ[1]-، تا آن جا كه
مىفرمايد:
پيامبر اين آيات را بر
مسيحيان خواند و آنها را به مباهله دعوت كرد و فرمود:
خداوند به من خبر داده
است اندكى پس از مباهله عذابى بر مبطل نازل خواهد شد و حقّ از باطل آشكار مىشود.
اسقف و اصحابش جمع شدند و به رايزنى پرداختند. و همگى همداستان شدند تا صبح روز
بعد مهلت بگيرند پس چون به اردوگاه خود بازگشتند اسقف به آنها گفت: در كار محمّد
بنگريد اگر فردا به همراه فرزندانش مباهله كرد از مباهله با او بپرهيزيد و اگر به
همراه اصحاب خود مباهله كرد با او مباهله كنيد كه ديگر او چيزى نخواهد بود.
عاقب گفت: اى گروه نصارا
به خدا سوگند كه دانستهايد محمّد پيامبرى است فرستاده شده كه از امر صاحبتان
كلام فصل را به همراه آورده است. به خدا سوگند هرگز مردمى با پيامبرى مباهله
نكردهاند كه بزرگانشان زندگى كنند و كوچكهاىشان
[1] آل عمران/ 59؛ همانا مثل عيسى همچون مثل آدم
است.
[2] همان/ 61؛ پس لعنت خداى را بر دروغگويان قرار
دهيم.
اسم الکتاب : کشف الیقین ت آژیر المؤلف : علامه حلی الجزء : 1 صفحة : 222