اسم الکتاب : فرحة الغری ت علامه مجلسی المؤلف : سید بن طاووس الجزء : 1 صفحة : 38
فوضعها في الكفة حتى الشعيرة و الارزة و حبة الشبه ...» (ق، ص
172؛ و: ن، ص 151) آورده است:
«ابو البقا بيرون آمد و
از زرگرى كه در در خانهاش نشسته بود هر چه از اوزانى كه طلا و نقره را مىكشند
داشت گرفت و به نزد آن مرد آورد و آن مرد جميع آن اوزان را با سنگهائى كه جو و
گندم مىكشيدند در خانه در يك پله ترازو گذاشت ...».
آيا مىتوان گفت اين
اندازه ناهمسانى ناشى از نسخهاى است كه مبناى ترجمه بوده است؟ ... بعيد مىدانم.
راستى، دستنوشتى كه
علّامه مجلسى (ره) از فرحة الغرى در دست داشته و مبناى ترجمه آن به فارسى قرار
داده، چگونه دستنوشتى بوده است؟ چه اندازه قدمت و صحّت و دقّت داشته؟ ...؛ پاسخ
گفتن به اين پرسشها و لو با مسامحه بسيار-، آسان نيست.
ما از مشخّصات نسخه يا
نسخههائى كه مرحوم مجلسى در دست داشته و ترجمه خود را بر آن استوار كرده است،
بىخبريم.
استنباط نگارنده از
مقابله متن مترجم و متن عربى چاپ جديد قم آن است كه دستنوشت مورد استفاده علّامه
مجلسى (ره) به چاپ نجف- يعنى همان نسخهاى كه در طبع قم با رمز «ط» و در پژوهش ما
با رمز ن نشان داده شده- نزديكتر است تا نسخههاى خطّىاى كه در طبع قم مورد
استفاده قرار گرفته. البتّه اين نزديكى و سازگارى، مطلق و فراگير نيست؛ چنان كه
ترجمه علّامه (ره)، گاه با ضبط آن نسخههاى خطّى سازگارست و نه متن طبع نجف، و گاه
با هيچ كدام؛ ولى روى هم رفته، مىتوان گفت به متن مطبوع نجف اشرف نزديكتر است.
در باب ششم حديث كوتاهى
در متن طبع نجف نيست (نگر: ق، ص 88) كه در ترجمه علّامه مجلسى هم ديده نمىشود.
حكايتى كه مرحوم مجلسى
از زبان عبد الرّحمن بن محمّد بن العتائقىّ در بحار الأنوار از فرحة الغرى نقل
كرده و در ترجمه فرحة الغريّ وى هم هست، در متن فرحة الغرى نيست؛ و نمىتواند بود؛
زيرا كه ابن العتائقى متأخّر از صاحب فرحة الغرى است. منشأ اين حكايت ظاهرا
الدّلائل البرهانيّة است؛ چنان كه در متن مطبوع آن ديده مىشود.[1]
[1] نگر: الغارات، ج 2، ص 867 و 868( متن و
پىنوشت).
اسم الکتاب : فرحة الغری ت علامه مجلسی المؤلف : سید بن طاووس الجزء : 1 صفحة : 38