زير نام «اهل بيت در آيه تطهير» (ترجمه محمّد سپهرى، انتشارات دفتر تبليغات اسلامى، قم).
49/ 15 كمينه/ مرعشى: «كمينه».
50/ 10 روشناسى/ «روشناسى» يعنى «معرفت و شناخت» (فرهنگ فارسى، ص 1690).
«روشناس» به معناى «مشهور، معروف، آشنا، شناخته شده» در ادب صفوى كاربرد فراوان دارد؛ چنان كه صائب گويد:
قبله را چون طاق نسيان از نظر افكندهايم
سجده ما روشناس آستان ديگرست
و ...
(نگر: فرهنگ اشعار صائب، ج 1، ص 459).
نيز نگر: ديوان ابو طالب كليم همدانى، ص 689 (فهرست برخى از لغات و ...).
50/ 11 لو كشف/ اشاره است به سخن امير مؤمنان- 7- كه فرمودند:
«لو كشف الغطاء ما ازددت يقينا»
(الحكم من كلام الإمام أمير المؤمنين على 7، ج 2، ص 271).
عادل خراسانى، سراينده سده دهم هجرى، اين سخن را اين گونه به نظم كشيده است:
گر اجل بردارد از پيشم حيات مستعار
در يقين من نيفزايد به ذات كردگار
(نگر: ميراث اسلامى ايران، ج 8، ص 299).
50/ 12 لم اكن لاعبد ربّا لم اره/ اين مضمون، به غير اين لفظ هم در حديثنامهها هست.
به اين لفظ دستياب مىشود در: بحار الأنوار، ج 81، ص 212؛ كه حديث علوى است.
50/ 12 باب مدينه علم/ اشاره است به حديث شريف مصطفوى:
«أنا مدينة العلم و