responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : غم نامه کربلا ت اللهوف علی قتلی الطفوف المؤلف : سید بن طاووس    الجزء : 1  صفحة : 73

ابن زياد: سوگند به خدا بايد او را نزدم بياورى.

هانى: سوگند به خدا او را نمى‌آورم.

گفتگوى ابن زياد و هانى بسيار شديد شد، در اين هنگام (يكى از طرفداران ابن زياد به نام) مسلم بن عمرو باهلى (كه از اهالى شام بود) به ابن زياد گفت: خدا كار امير را اصلاح كند، به من اجازه بده تا هانى را به جاى خلوتى ببرم و با او گفتگو كنم.

گفتگوى مسلم بن عمرو با هانى‌

آنگاه مسلم بن عمرو برخاست و همراه هانى به گوشه خلوتى از قصر كه ابن زياد آن دو را مى‌ديد برد و با هم به گفتگوى زير پرداختند:

مسلم بن عمرو: اى هانى تو را سوگند به خدا مى‌دهم، كارى كه موجب كشتنت بشود انجام نده، و بلا و اندوه به قبيله خود وارد نساز، سوگند به خدا من نمى‌خواهم كه تو كشته شوى، اين مرد (مسلم بن عقيل) با اين گروه كه مى‌بينى پسر عمو هستند، و ايشان (ابن زياد و طرفدارانش) نمى‌خواهند او را بكشند يا بزنند، بنا بر اين مسلم را به آنها بسپار، اگر چنين كنى هيچ سرافكندگى و عيبى بر تو نيست، زيرا جز اين نيست كه تو مسلم را به سلطان سپرده‌اى.

هانى: «سوگند به خدا چنين كارى براى من ننگ و سرافكندگى است زيرا در اين صورت كسى را كه مهمان من است و به من پناه آورده به دشمن سپرده‌ام، با اينكه من زنده و تندرست هستم، و مى‌بينم و مى‌شنوم و ياورانم (قبيله مذحج و مراد) بسيارند، سوگند به خدا اگر من جز يك تن نباشم و هيچ گونه ياورى نداشته باشم،

اسم الکتاب : غم نامه کربلا ت اللهوف علی قتلی الطفوف المؤلف : سید بن طاووس    الجزء : 1  صفحة : 73
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست