اسم الکتاب : غم نامه کربلا ت اللهوف علی قتلی الطفوف المؤلف : سید بن طاووس الجزء : 1 صفحة : 40
امام حسين 7 در عالم خواب ديدم پارهاى از گوشت
بدن پيامبر 6 از بدن او جدا گرديد و بر روى دامن من
نهاده شد، به حضور رسول خدا 6 رفتم و خوابم را گفتم و
تعبير آن را خواستم، فرمود: «اى امّ الفضل خواب نيكى ديدى اگر از خوابهاى راست
باشد به زودى از فاطمه 8 پسرى متولّد مىشود، آن را به تو مىدهم تا
شيرش بدهى.» امّ الفضل مىگويد همان گونه كه پيامبر 6
تعبير كرده بود، همان طور شد كه رسول خدا 6 پس از تولّد
حسين 7، او را به من داد، و در آغوش گرفتم.
گريه شديد پيامبر 6
امّ الفضل مىگويد: روزى
به محضر رسول خدا 6 آمدم، حسين 7 در آغوشم
بود، او را بر دامن رسول خدا 6 نهادم، در اين ميان كه
پيامبر 6 او را مىبوسيد، او ادرار كرد، قطرهاى از
ادرارش به لباس رسول خدا 6 رسيد، من (از روى ناراحتى)
حسين 7 را وشگون گرفتم گريه كرد، رسول خدا 6
در حال خشم به من فرمود:
مهلا يا امّ الفضل!
فهذا ثوبى يغسل، و قد اوجعت ابنى
، اى امّ الفضل! آرام
باش، اين لباس من قابل شستشو است، تو پسرم را
اسم الکتاب : غم نامه کربلا ت اللهوف علی قتلی الطفوف المؤلف : سید بن طاووس الجزء : 1 صفحة : 40