responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : غم نامه کربلا ت اللهوف علی قتلی الطفوف المؤلف : سید بن طاووس    الجزء : 1  صفحة : 191

نخوردم، هنگامى كه آخرهاى شب شد، رعد و برق رخ داد ناگاه ديدم درهاى آسمان گشوده شد و حضرات آدم، نوح، ابراهيم، اسحاق، اسماعيل و پيامبر ما محمّد 6 همراه جبرئيل و گروهى از فرشتگان به زمين آمدند، جبرئيل نزديك صندوق رفت، و سر امام حسين 7 را برداشت و بوسيد و به خود چسبانيد، سپس پيامبران چنين كردند، پيامبر 6 گريه كرد، پيامبران به او تسليت گفتند.

جبرئيل به پيامبر اسلام 6 عرض كرد: «اى محمّد! خداوند به من فرمان داده كه در مورد امّتت از تو پيروى كنم، اگر امر كنى زمين را براى آنها به لرزه درآورم و زير و رو كنم، چنين كنم، همان گونه كه نسبت به قوم لوط چنين كردم.» پيامبر 6 فرمود: «نه اى جبرئيل! زيرا در روز قيامت در پيشگاه خدا مرا با اين دشمنان حسابى هست.» سپس فرشتگان نزد ما آمدند تا ما را بكشند، به رسول خدا 6 توجّه كردم و گفتم: «الامان اى رسول خدا!» فرمود: «برو خدا تو را نيامرزد.» ناگاه ديدند دستى در ديوارى كه در آنجا بود، ظاهر شد، و با قلم آهنين اين شعر را روى ديوار نوشت:

أ ترجو امّة قتلت حسينا

شفاعة جدّه يوم الحساب‌

«آيا آن جماعتى كه حسين 7 را كشتند اميد به شفاعت جدّش در روز قيامت دارند؟» وقتى كه اين حادثه عجيب را ديدند (ترسيدند و) سر را گذاشته و فرار كردند[1]


[1]. مترجم گويد: اين ماجراى عجيب مربوط به دير( عبادتگاه) راهب است كه بعضى از مورّخين و محدّثين مشروح آن را چنين نقل مى‌كنند: پس از ديدن شعر فوق، يكى از آنها برخاست تا دست را بگيرد، آن دست ناپديد شد، بار ديگر مشغول خوردن غذا شدند ناگاه براى بار دوم همان دست را ديدند كه در ديوار دير راهب آشكار شد و اين شعر را نوشت:

\sُ فلا و اللَّه ليس لهم شفيع‌\z و هم يوم القيامة في العذاب‌\z\E« نه به خدا سوگند، براى قاتلان امام حسين( ع) شفيعى نخواهد بود، و آنها در قيامت در عذاب هستند.» باز بعضى از همراهان برخاستند آن دست را بگيرند، ناپديد شد، بار ديگر مشغول خوردن غذا شدند، ناگاه براى سومين بار ديدند آن دست ظاهر شد و اين شعر را در ديوار نوشت:

\sُ و قد قتلوا الحسين بحكم جور\z و خالف حكمهم حكم الكتاب‌\z\E« آنها حسين( ع) را از روى ظلم و جور كشتند، و بر خلاف حكم قرآن رفتار نمودند.» ناگزير دست از غذا كشيدند، و سپس ماجراى راهب به پيش آمد ...( معالى السّبطين، ج 2، ص 125 تا 127- سوگنامه آل محمّد، ص 443- 445)( مترجم).

اسم الکتاب : غم نامه کربلا ت اللهوف علی قتلی الطفوف المؤلف : سید بن طاووس    الجزء : 1  صفحة : 191
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست