اسم الکتاب : غم نامه کربلا ت اللهوف علی قتلی الطفوف المؤلف : سید بن طاووس الجزء : 1 صفحة : 159
«حتّى طحّنا حناجر صدره، تا اينكه استخوانهاى سينهاش را
همچون آسيا، نرم كرديم.» به دستور ابن زياد جايزه اندكى به آنها دادند.
ابو عمرو زاهد مىگويد:
«آن ده نفر را مورد توجّه و تحقيق قرار داديم، دريافتيم كه همه آنها زنا زاده
بودند.» مختار در عصر حكومت خود، آنها را دستگير كرد، دستها و پاهايشان را در زمين
به ميخها بست، و مأمورانش سوار بر اسبها شده بر پشت آنها تاختند تا به هلاكت
رسيدند.
مجازات سياهى لشكر
شدن
عطاء بن ابى رباح [مفتى
اهل مكّه، وفات يافته سال 114 ه. ق] مىگويد: مردى را ديدم كور شده بود، او در
سپاه عمر سعد در كربلا حضور داشت، از او پرسيدم: «چرا چشمانت كور شده است؟» گفت:
من در كربلا در روز عاشورا (در ميان لشكر عمر سعد) حاضر بودم، ولى نه نيزهاى
انداختم، و نه شمشير زدم و نه تيرى افكندم، هنگامى كه امام حسين 7 كشته
شد، به خانهام بازگشتم، شب شد نماز عشا را خواندم و سپس خوابيدم، شخصى در عالم
خواب نزد من آمد و گفت: «اجب رسول اللَّه، پيام رسول خدا 6 را اجابت كن.» گفتم: مرا به رسول خدا چكار؟ گريبانم را گرفت و مرا كشان كشان
به سوى آن حضرت برد ناگاه آن حضرت را در بيابانى ديدم كه نشسته بود، آستينش را
بالا زده و حربهاى در دستش بود، و در پيش رويش فرشتهاى ايستاده بود كه در دستش
شمشيرى از آتش داشت، او نه نفر از دوستان مرا كشت، به هر يك از آنها كه شمشير
مىزد، آن شخص در
اسم الکتاب : غم نامه کربلا ت اللهوف علی قتلی الطفوف المؤلف : سید بن طاووس الجزء : 1 صفحة : 159