1758- با اين اسلحه هر دشمنى را از خود دور مىگردانم. براى چنين روزى مادرم مرا زائيده است.
در جنگ كسى نيست مقابل ما را
أنواع شجاعت است حاصل ما را
هر بار كه ما به جنگ بستيم كمر
كردند نظر مردم كامل ما را
تهديد كفّار 1759- شمشير رسول خدا 6 (ذو الفقار) در دست راستم و در دست چپ من قطعكننده رگ دل و قلبها. (خنجر)
1760- هركس به جنگ من آيد با شمشير به او حملهور مىشوم و از نزديكترين كسانم دفاع مىكنم.
1761- از محمّد 6 و از راه إسلام دفاع مىكنم. اين كار براى كسانى كه در آرزوى چشمدرشتان بهشتى هستند عملى كوچك و ناچيز است.
روزى كه چه آفتاب بردارم تيغ
رانم همه دشمنان خود را چون ميغ[1]
در معركه گه مىشود خصم دچار
تيغ است مرا در كف و آن نيست دريغ
تهديد اشرار 1762- امروز شخصيت خانوادگى و دين خود را با شمشير تيزى كه در دست دارم آزمايش مىكنم.
1763- به هنگام نبرد از حيثيت و هستى خود دفاع مىنمايم.
[1]- ميغ: ابر، مه غليظ.