چون حال گذشته بود بسيار نكو
اميد كه آينده چه ماضى باشد
علم أفضل از مال است 1070- هركجا باشم علم من همراه من است. قلب من جايگاه علم است، در ميان صندوق بسته نيست.
1071- اگر در خانه هستم علم با من است و اگر در بازار باشم علم در بازار مىباشد.
اى سفله كه در حرص و قناعت طاقى
پيوسته به مال و جاه خود مشتاقى
اسباب جهان به كس نخواهد ماندن
در علم و يقين كوش كه باشد باقى
هيچكس در دنيا نمىماند 1072- دنيا را مىبينم كه بزودى حركت را اعلام مىكند و براى رفتن دست و پاى خود را جمع كرده و دامن به كمر زده است.
1073- نه دنيا براى زندهها باقى مىماند و نه زندهاى روى زمين دوام مىآورد.
اسباب جهان هيچ نخواهد ماندن
در طبع تو نيز هيچ نخواهد ماندن
هرچند كه جاه و مال بىحد دارى
در دست تو اين گنج نخواهد ماندن