810- طائفه همدان و قبيله حمير را دعوت مىكنم. ايكاش در روز
حمله من، جعفر (برادر على 7) زنده بود (در جنگ موته شهيد شد.)
811- (ايكاش) حمزه شير
دلير و درخشان زنده بود. (در جنگ أحد به شهادت رسيد.) (اگر جعفر و حمزه زنده
بودند) قريش (معاويه) مىديد كه ستاره شب رياستش آشكار گرديده است.
هرچند كه من به چشم خصمم كوچك
همراه من است فتح و نصرت بىشك
گر بخت مدد كند به توفيق خدا
در روز ستارهاش نمايم او را چوبك
اظهار ناراحتى از قتل
احمر غلام عثمان به قصاص غلام خود كيسان 812- خيلى متأسفم و ناملايمات زندگى
مردم را از خوب و بد كه مىبينم كم خوشحال مىگردم.
813- هيچ وقت بفكر جنگ با كسى نبودهام، اينان در آشوب شديد كوشا
هستند.
هستند گروهى ز خرد بيگانه
وز غايت حرصند سگ ديوانه
گر آتش حرب شد فروزان جائى
سوزند ز تاب قهر چون پروانه
توضيح: احمر غلام
عثمان در جنگ صفّين بميدان آمد و كيسان غلام على 7 را به قتل رسانيد
امام 7 هم به احمر حمله كرد و او را كشت و از اين صحنهها كه همه روزه
در صفّين براثر آشوبطلبى معاويه بوجود آمده بود ناراحت مىشد.