742- من بخاطر يارى دين خدا، دست از دنيا كشيدم و اين گام را برداشتم و اين خاطره را تا گور در دل دارم.
چون خم ز شراب شوق او مىجوشم
وز جام فنا مى بقا مىنوشم
جانم سپر بلاست در راه خدا
تا هست رگى در تن و من مىكوشم
سخن با أسامة بن زيد اعور 743- ميان ما كسى مىتواند حكومت كند كه در دستش شمشير تيز و برنده باشد.
744- شمشير آبدارى كه مثل بلور مىدرخشد و در دست برق مىزند و ضربه فرود مىآورد،
745- شمشير برندهاى كه مىشكافد و از ضربهى آن آتش مىبارد در دست من است.
746- ما مردمى هستيم كه دين ما حقّ است و در جنگ خيلى پشتكار و استقامت داريم.
تيغم كه به تيزى گذرد از جوشن
وز پرتو آن شود جهانى روشن
چون برق به هر طرف فشاند آتش
وز غايت سختى است دلش چون آهن
پاسخ اسامه به امام 7 747- آى همسايه خوب حكمكنندهاى ميان ما معرفى كردى (العياذ باللّه) خدا تو را لعنت كند در جاى خود بايست.
748- در دست راستم نيزهى گندمگونى است كه از سر آن آتش مىبارد.
749- كلاهخودم سرم را رنگين ساخته و تاكنون ذرهاى شمشير در آن كارگر