دنيا كه گلش وز روى معنى خار است
در ديده عقل، گرگ مردمخوار است
هركس كه از آن گريخت عزت دارد
هركس كه به او كرد توجه خوار است
آرزوى دراز 671- در دنيا آرزوى طولانى دارى و نمىدانى وقتى كه شب شد آيا تا صبح زنده مىمانى؟
672- چه بسيار سالمهائى كه بدون مريض شدن مردند و چه مريضانى كه سال تا سال زنده ماندند.
673- چه جوانانى كه شب و روز سالم مىچرخند و نمىدانند كفن آنها بافته شده است.
اى بسته به خود سلسله طول امل
تا چند خورى فريب از علم و عمل
انديشهى آن كن كه بزودى باشد
ناگاه گريبان تو در چنگ اجل
به روزگار اعتماد مكن 674- آنگاه كه روزگارت به خوشى مىچرخد بدبين مگرد و از آنچه سخت است و سرنوشت براى تو ممكن است پيش بياورد ناراحت مباش.
675- شب و روز با تو خوشرفتارى كردهاند و تو به سلامتى خود مغرور شدهاى درصورتىكه در شبهاى خوش ناراحتى بروز مىكند.
اى يافته كام خويش از گردش دهر
كام تو ز غم آلوده نگشته به زهر
غافل منشين كه دست تقدير تو را
برهم شكند به زور سرپنجهى قهر