660- اگر بنا بود از طريق قدرت و يا مبارزه كسى به رزق دنيا دست يابد، بايد بازها، خوراك گنجشگها را بربايند (و گنجشگها گرسنه بمانند)
روزى كه در فيض الهى شده باز
در علم خدا رزق كسان شد ممتاز
گر روزى ما به قدر قدرت بودى
روزى كبوتر حرم خوردى باز
رزق با زرنگى بدست نمىآيد 661- بزرگوار است خداى بندگان و حيوانات پشمدار. خدائى كه به پرهيزكاران و گناهكاران رزق مىرساند.
662- اگر رزق بندگان از طريق هوش و زرنگى مىآمد توئى كه مغزت كار نمىكند، از رزق خداى ما كلوخى هم نمىيافتى.
دشمن كه برهنه است از كسوت دين
دارد به خيال ناز و نعمت تسكين
گر روزى كس به سعى و كوشش بودى
سنگى نشدى روزى آن سگ به يقين
دنياى رنگارنگ 663- مىبينم كه روزگار با نواهاى مختلف مىچرخد، نه غم دوام دارد و نه شادى.
664- پادشاهان در اين دنيا كاخهائى ساختند، نه پادشاهان ماندند و نه كاخهاى آنان.
ايام كه دمبهدم به رنگى ديگر است
تا چشم به هم زنى بانگى ديگر است
درياى سراب است كه از روى خيال
در هر نفسى كام نهنگى ديگر است