گر قهر كنى سزاى آنيم همه
ور عفو كنى غايت لطف است و كرم
حقيقت انسانى 599- دواى تو در وجودت نهفته است و درك نمىكنى، درد هم از خودت سرچشمه گرفته و دقت نمىنمائى.
600- فكر مىكنى موجود ضعيفى هستى درصورتىكه جهان بزرگ در وجود تو پيچيده است.
خواهى كه شود قطره به دريا واصل
بگذر ز تعيّنى كه دارى اي دل
از بهر تو قطرهايست درياى محيط
زنهار كه از خويش نگردى غافل
***
عالم كه در آن نور خدا جلوهگر است
لوحيست كه مجموعه هر خير و شر است
انسان كه از او منتخبى مختصر است
از هرچه كسى گمان برد بهرهور است
توضيح: انسان از نظر دستگاه خلقت، اسرار فراوان از تمام جهان دارد و از نظر معنويت، اگر بحد كمال رسيد قلبش جايگاه خدا مىگردد: «قلب المؤمن عرش الرّحمن»
601- تو آن كتاب درخشانى هستى كه با حرف آن، پنهانها آشكار مىگردد.
602- بنابراين نيازى ندارى كه به تو بگويند وجودت با چه حروفى نوشته شده است.
مجموعه اسرار الهى مائيم
لوح و قلم و حرف سياهى مائيم