responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : دیوان أمیر المؤمنین المؤلف : میبدی، حسین بن معین الدین؛ زمانی، مصطفی    الجزء : 1  صفحة : 176

عبد الرحمن در كوفه قطام دختر اصبغ تميمى را ديد و عاشق او شد و از وى خواستگارى كرد.

قطام گفت: مهر من كشتن على 7 است كه پدرم را كشته است ...

امام على 7 از امام حسين 7 و امام حسن 7 پرسيد چند روز از ماه رمضان باقى است؟ وقتى جواب دادند امام 7 دستى به ريش خود كشيد و فرمود: بزودى ريش مرا شقى‌ترين مردم با خون سرم رنگين مى‌سازد.

ابن ملجم با شنيدن اين جمله از آن حضرت مضطرب گرديد و خود را در اختيار امام 7 قرار داد عرض كرد: دست‌هاى مرا قطع كن.

امام 7 با اينكه از نقشه‌ى او آگاه بود فرمود: تو در نظر من گناهى نكرده‌اى، با جمله‌اى كه گفتم خواستم خبرى كه رسول خدا 6 به من داده بود بخاطر بياورم.

رسول خدا 6 فرمود: قاتل من مردى از طائفه مراد است.

امام 7 در شعر خود براى توجه عبد الرحمن اشاره به وعده و معاهده قطام مى‌كند و به او گوشزد مى‌نمايد كه از مسير صحيح با قصد خود خارج گرديده است.

نكته‌ى حساس مطلب اينست كه إسلام قصاص قبل از جنايت را جائز نمى‌داند و امام 7 به همين دليل نه‌تنها بفكر قتل ابن ملجم نمى‌افتد بلكه او را آزار هم نمى‌رساند، منع هم نمى‌كند بعد از ترور هم درباره‌اش سفارش مى‌كند و همين است فرق امام على 7 با مردم ديگر. فرق ميان إسلام مجسم و مسلمان حرفى!

رجز امام 7 در راه مسجد كوفه‌ 592- راه مؤمن مجاهدى را كه در راه خدا انجام وظيفه مى‌كند و غير از خداى يكتا عبادت نمى‌كند باز كنيد.

593- راه كسى را كه مردم را بيدار مى‌كند و بسوى مساجد مى‌كشاند بگشائيد.

اسم الکتاب : دیوان أمیر المؤمنین المؤلف : میبدی، حسین بن معین الدین؛ زمانی، مصطفی    الجزء : 1  صفحة : 176
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست