نشود پيروزى نيست.
589- با شمشيرى كه ساخت مشرف شام است و نيزهاى كه محكم است به دشمن حمله كن.
اى گشته مهيا ز رخت كام پدر
و ز باده مهر كرده پر جام پدر
در معركه با خصم درآويز چه شير
تا زنده كنى به قتل او نام پدر
كنايه به قاتل خود ابن ملجم مرادى 590- من زندگى او را مىخواهم و او بفكر قتل من است از طائفه خود مراد (قبيلهاى در يمن) عذرخواهى براى ابن ملجم بياور.
با أهل صفا تيره نبايد بودن
با مردم نيك بد نشايد بودن
من خير تو خواهم، تو بدخواه منى
حال تو در اين قصه چه خواهد بودن
توبيخ ابن ملجم 591- آى گول حرف (قطام را) خورده و به وعده او دل خوش كرده! آى كسى كه از راه راست و صحيح منحرف شده!
اى از ره شرع و رسم حكمت شده دور
تا چند به جهل خويش باشى مغرور
امروز چنان باش كه در صبح نشور
جبار جهان تو را بدارد معذور
توضيح: عبد الرحمن بن ملجم مرادى براى كشتن امام 7 وارد كوفه شد.
وى از خوارج نهروان بود و امام 7 او را مىشناخت.