شكايت از دوستان دورو 421- با هر رفيقى كه دوستى كردم (با من ناسازگارى كرد) خدا لبخندى براى وى باقى نگذارد.
422- زيرا هركدام إنسان را بيش از روباه بازى مىدهند، راستى كه چقدر امشب و ديشب باهم شباهت دارد.
تا چند به مهر دوستان مىنازى
اين طائفه را نيست به جز غمازى[1]
روباه وشند[2] و وقت حيله كردن
گر شير نرى، خورى از ايشان بازى
با چه كسى دوستى كنيم؟ 423- با افراد شايسته رفاقت كن سالم مىمانى. كسى كه با اشرار دوستى كند، بزودى (از وى) مجروح خواهد شد.
424- مواظب باش با نادان شوخى نكنى، زيرا از وى عملى مىبينى كه از آن خوشت نخواهد آمد.
425- هركس به تو نزديك مىشود، آبروى او را مبر و به او فحش مده كه همانند سگ ديوانهاى خواهى شد كه بىجهت پارس مىكند.
با مردم نيك شو مصاحب اي دل
باشد كه به حقّ شوى مناسب اي دل
بگذر ز مزاح و ترك بدنفسي كن
تا حقّ بدهد تو را مطالب اي دل
426- آنگاه كه سخاوتمندى پيش تو آمد و نيازى به تو داشت همانند بزرگواران آزادمرد پاسخ شايسته به او بده!
[1]- غماز: كسى كه با چشم و ابرو سخن مىگويد.
[2]- روباهوش: روباهصفت، حيلهگر.