اى أهل وفا چه حرب آغاز كنيد
آهنگ نشاط و خرمى ساز كنيد
شمشير شما كليد فتح و ظفر است
أبواب امل به روى خود باز
تاريخ پيروزى 406- آنگاه كه سختىها به انتها رسيد و نزديك است جانها بخاطر سختىها آب گردد،
407- و آنگاه كه بلا فرود آيد و صبر به پايان برسد، در چنين نهايتهائى پيروزى مىدرخشد (و سختىها به پايان مىرسد.)
اى باخته أسباب فراغت ناگاه
از غم نشود تيره دماغت ناگاه
بر ظلمت روزگار گر صبر كنى
روشن شود از غيب چراغت ناگاه
گاهى بايد نادان بود 408- اگر به علم نيازمندم، بعضى وقتها به نادانى نيازمندترم.
409- اسبى از حلم دارم كه با صبر آن را لجام زده و مهار كردهام و اسبى از جهل دارم كه با نادانى، آن را زين نمودهام (و در كنترل من است).
هرچند كه من ز عقل و شرعم آگاه
محتاج شوم به ترك حكمت ناگاه
در هر صفتى كه رو نمايد طاقم
من مظهر جامعم بتوفيق اله
410- بنابراين، هركس كه بخواهد مرا از سوى جهل بطرف راستى بكشاند من مىپذيرم و هركس بخواهد مرا بطرف كجى جهل سوق دهد مىپذيرم.