توضيح: طائفه ازد از
سرزمين يمن برخاستهاند و در هر عصرى مدافع معنويت بودهاند و اين يك نمونه
تاريخى:
آنگاه كه سر امام حسين
7 را پيش عبيد اللّه بن زياد در كوفه آوردند عبيد اللّه گفت: الحمد
للّه الذي اظهر الحق و نصر أمير المؤمنين يزيد و حزبه و قتل الكذّاب بن كذّاب.
(ستايش خداى را كه حقّ را پيروز كرد و أمير المؤمنين (يزيد) و حزبش را پيروز
گردانيد و دروغگو فرزند دروغگو را بقتل رسانيد.
عبد اللّه بن عفيف ازدى
بپاخاست، سخن عبيد اللّه بن زياد را قطع كرد و گفت: اي دشمن خدا تو دروغگوئى و
پدرت و آن كس كه نماينده او هستى. آى پسر مرجانه فرزند پيامبر 6 را بقتل مىرسانى و بجاى صديقان مىنشينى؟!
عبيد اللّه بن زياد حرف
او را قطع كرد و دستور داد او را دستگير سازند طائفه ازد حمله كردند و عبد اللّه
را از چنگ مأموران ابن زياد بيرون آوردند. در آن شرائط خفقان، خدمت بزرگى است.
سؤال امام 7 از عثمان 365- اگر از طريق شورى به رياست رسيدى، چه شورائى بود كه
مشورتكنندگان در آن نبودند؟!
366- و اگر از طريق
خويشاوندى با پيامبر 6 در برابر مخالف خود استدلال كردى و به
رياست رسيدى، غير تو (امام على 7) به پيامبر 6 از
نظر علم و خويشاوندى نزديكتر است.