اين طوفان براى عذاب و جنگ (و به پايان رسانيدن آن) وامىگذارى.
هرچند كه من در نسبم درّ يتيم
كو آنكه جدا كند طلا را از سيم
اى خصم رسيده است طوفان هلاك
بگريز و به خاك شو از اين غصه مقيم
خطاب امام 7 به حريث مولاى[1] معاويه 327- من از نظر نسب به هنگام بررسى طائفه نوجوانى عربى و از بهترين طائفه از خاندان عبد المطلب هستم.
328- اى غلام لئيمى كه پاسخ مىگوئى، اگر علاقه به مرگ دارى نزديك بيا.
329- آى سگ درنده، كمى صبر كن (تا مرگ را ملاقات كنى) يا اينكه پشت به جنگ كرده برگرد و فرار كن.
امروز منم به فضل و توفيق خداى
غالب به شجاعت و اصالت همه جاى
اى خصم اگر تو را بود مردن رأى
لطفى كن و با عربده نزديك من آى
پاسخ امام 7 به يكى از دشمنان در صفّين 330- آى فرزند حيلهگر مرا به جنگ مىطلبى درصورتىكه شمشير تيز در دست من است و آتش از آن مىبارد.
331- هرگاه آن را مىجنبانم مرگ از آن مىبارد. من بدون ترديد آگاه هستم و فردى آگاه داراى فرهنگ است.
332- مىدانم در جنگى كه مدتها ادامه داشته نياز به نقشه نيست و بزودى و بدون ترديد جنگ بزودى عوض مىشود و پايان مىيابد.
[1]- مولا: غلام آزادشده.